/90

پیام جاویدان ، سال اول ، شماره دوم ، ص 92

__________________________

عنوان مقاله: مقایسه آراء تفسیری شهید مطهری (ره) با نظرات مرحوم علامه طباطبایی (ره) (آیات اول تا پنجم سوره بقره)

نویسنده : محمدبیگی، شاهرخ

چکیده

بررسی و غور در آیات الهی خود یکی از مهمترین توفیقات الهی است،به ویژه زمانی که بتوان این روش را به صورت مقایسهای و تطبیقی انجام داد و از نظرات علمای اسلام آگاه گردید.

در این تحقیق،آراء تفسیری شهید استاد مطهری(ره) و مرحوم علامه طباطبایی(ره) درباره آیات 51 سوره بقره مورد بررسی قرار گرفته است.و در این مقاله آشنا میشویم که چگونه معلّم و متعلم زمانی که به درجه اجتهاد برسند،خود به طور مستقل و احترام متقابل نظرات خود را بیان کردهاند. خلاصه کلام آنکه مرحوم علامه طباطبایی در آیات بحث هدایت تکوینی را مطرح نموده،در صورتی که شهید استاد مطهری این آیات را دالّ بر هدایت تکوینی و هدایت تشریعی دانسته است.

کلید واژهها:

تقوا،هدایت،تکوینی،تشریعی،ایمان،صلوه،انفاق، انزال،شهید مطهری،علامه طباطبایی.

بسم اللّه الرحمن الرحیم الم؛ذلک الکتاب لاریب فیه هدیّ للمتّقین؛الذّین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصّلوة و ممّا رزقنا هم ینفقون؛و الّذین یؤمنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالآخرة هم یوقنون؛اولئک علی هدی من ربّهم و اولئک هم المفلحون.(1)

بر هر کسی که مقداری علم نحو خوانده باشد،این سؤال پیش میآید که جار و مجرور(ب +اسم)متعلق به چه فعلی میباشد.نظرات مختلفی در تفاسیر بیان شده است که از جمله:شهید مطهری متعلق محذوف را«اسم»به معنی «نشانه و علامت مینهم»(2)و مرحوم طباطبایی«ابتدء)به معنی«آغاز میکنم»(3)برمیگزیند.

بین این دو نظریه طبق قاعده«الجمع مهما امکن اولی من الطرح»رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار است بدین معنی که نشانه و علامت نهادن معنای آغاز کردن را همراه دارد و از ابتدا تا پایان کار را به خاطر او و به نام نامی اللّه شروع میکنیم و پایان میدهیم.

بحثی که از قدیم درباره کلمه«اللّه»بوده،این است که ایا این کلمه مشتق است یا جامد و اگر مشتق است از چه کلمهای اشتقاق یافته است،که برای شرح مفصل آن میتوان به کتاب دائرةالفرائد،تألیف استاد دکتر آقای محمد باقر رجوع کرد،(4)آنچه در اینجا مد نظر است،این است که مرحوم طباطبایی آن را از کلمه(اله)مشتق میداند به معنای اسم برای ذات واجب الوجودی که دارنده تمامی صفات کمال است،(5)ولی شهید مطهری اشتقاق کلمه را از«اله»و «وله»میداند با این بیان که احتمال دارد که اله وله،دو لهجه از یک لغت باشد و آن را چنین معنی میکند:آن ذاتی که همه موجودات ناآگاهانه واله اویند و او تنها حقیقتی است که شایستگی پرستش دارد.(6)

باز در اینجا چنانچه ملاحظه میشود معنایی که شهید مطهری از کلمه اللّه بیان میکند از جامعیت بیشتری برخوردار است.

سؤالی که در وهله اول پیش میآید این است که چه فرقی از جهت معنی بین کلمه رحمن و رحیم وجود دارد.نظر علامه و استاد از جهت علم صرف در این مورد یکی است بدین ترتیب که رحمن،صیغه مبالغه و رحیم،صفت مشبهه است.علامه این طور معنی میکند:رحمن:کثیر الرحمه و رحیم:دائم الرحمه(7)و استاد نیز در مورد ترجمه فارسی آن اشکال میکند که کلمات بخشنده و مهربان بار معنی کلمات رحمن و رحیم را نمیرساند بلکه این دو،معانی کلمات جواد و رئوفاند.(8)

آنچه به نظر این جانب میرسد این است که کلمه رحمن را«بسیار بخشنده»و رحیم را «همیشه بخشنده»ترجمه کنیم خوب است و از جهت تفسیر هم این قول بهتر به نظر میآید که خداوند رحیم است،پاسخ این است عیب در فاعل نیست(سبحان اللّه)،بلکه عیب و نقص در قابل است، که کفار و منافقین طبق عملکرد خود قابلیت رحمت الهی را از خود سلب میکنند.

الم

در باب حروف مقطعه که در 29 سوره قرآن کریم آمده است بیش از ده نظر وجود دارد که برای درک شرح مفصل آن میتوان به تفسیر سوره شوری،در تفسیر المیزان رجوع کرد.علامه و استاد در این که این حروف رموزی بین خدا جلّ جلاله و رسول(ص)است،اتفاق نظر دارند،(9)ولی تأکید علامه بر این است که این حروف را نمیتوان از متشابهات و نه معانی آن را از باب تأویل دانست.(10)

ذبک الکتاب لاریب فیه

در اینجا استاد چنین بیان نموده که،ریب تا زمانی برای کسی وجود دارد که به قرآن نظرا و عملا نزدیک نشده است.(11)


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری