/90

پیام جاویدان ، سال اول ، شماره دوم ، ص 93

__________________________

وعلامه،لاریب فیه را به هدی اللمتقین اتصال معنایی داده:که بدون هیچ گونه ریبه هدایت است برای متقین،(12)که نظر علامه از لحاظ انسجام کلمات آیه با یکدیگر،

ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین،

از قوام بیشتری برخوردار است.

هدی للمتقین

در اینکه کلمه متقین،از تقوای فطری بحث میکند استاد(13)و علامه(14)یک نظر را ابراز میدارند،اما در اینجا یک بحث ترجمهای درباره این لغت وجود دارد که شهید استاد مطهری در کتاب«ده گفتار»بدان اشاره نموده که:پرهیزگار بار،معنی کلمه متقی را نمیرساند و به جای آن کلمه«خود نگهدار»را به عنوان جایگزین پیشنهاد داده است.

نظر این جانب،با توجه به علم زبانشناسی فارسی،این است که پرهیزگار در طول ده قرن معنی معادل خود را با کلمه متقی از دست داده است و اگر ما پرهیز را به معنی «توجه و مواظبت»در نظر داشته باشیم نه به معنای «دوری» کاربرد این لغت در زمان حاضر نه تنها بلااشکال،بلکه بسیار خوب است.(15)

الفین یومنون بالغیب

از اینجا نظرات استاد و علامه متفاوت میگردد و هر یک نظر خاصی را بیان مینمایند.نظر علامه درباره این آیه و آیات دیگر که به دنبال آن آمده،این است که تماما درباره هدایت فطری است و بیان کرده که آیه در مقام این است که بیان نماید شخصی که سلامت فطرت داشته باشد ایمان به خدا میآورد...(16)ولی نظر استاد این است که این آیه و آیات دیگر که به دنبال آن آمده،این است که همگی دلالت بر هدایت تشریعی دارد و این آیه بحث توحید را که رکن رکین بعثت انبیاء است،مطرح میکند.(17)

آنچه که میتوان گفت این است که نظرات استاد و علامه از جهت علم تحو با توجه به ترکیباتی که در کتب(18) تفاسیر(19)ذکر شده است،مطابقت دارند.البته به نظر این جانب میتوان قول هدایت تشریعی را ترجیح داد،زیرا:

1-آیات مورد بحث،آیات مدنی است و کلمات ایمان، صلوة،آنفاق،جای خود را به صورت منقول شرعی باز کرده است.

2-آیات بیان میکند که کسانی که هدایت فطری را از دست ندادهاند ارکان عقاید فکری و عملی آنان چیست که از قرآن کسب میکنند.

3-به فرض اینکه این قول را که ایمان و اقامهء صلوة و انفاق،بیان آثار فطرت سالم باشد،در مورد ایمان به انزال کتب به غیر از هدایت تشریعی،چه توجیه و تفسیری داریم؟

و یقیمون الصلوة

با توجه با اینکه یقیمون الصلوة عطف به یؤمنون بالغیب است به نظر استاد اصل دومی که قرآن بعد از ایمان به غیب شمرده است به پاداشتن نماز است که طبق هدایت تشریعی مشخص گردیده است.(20)اما نظر علامه بر این است که شخص سلیم الفطره بعد از ایمان به غیب،خود را ملزم مییابد که در مقابل او عبادت کند.(21)

به نظر این جانب طبق استدلالی که در

«الذین یؤمنون بالغیب»

بیان شد،نظر استاد ترجیح دارد،به علاوه اینکه این دین است که انسان را ملزم میکند در فکر خودسازی و کمال باشد.چنانچه در آیات قرآن مجید آمده است:

«انّنی انااللّه لا اله الاّ انا فاعبدنی و اقم الصّلوة لذکری».(22)

«الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر اللّه،الا بذکر اللّه تطمئن القلوب».(23)

«یا ایتها النّنفس المطمئنة،ارجعی الی ربّک راضیة مرصضیة، فادخلی فی عبادی،وادخلی جنّتی».(24)

«...رضی اللّه عنهم و رضوا عنه،اولئک حزب اللّه الا ان حزب اللّه هم المفلحون».(25)

که میتوان از آیات فوق الذکر چنین نتیجه منطقی را بدست آورد که اقامه صلوه به شرطی که در آن ذکر اللّه باشد ما را به درجه نفس مطوئنه میرساند و نفس مطمئنه ما را لایق رجوع به سوی پروردگار میکند و شایستگی این را پیدا میکنیم که خداوند ما را جز گروه خود یعنی حزب اللّه،نام ببرد،

(اللّهم ارزقنا و انت خیر الرّازقین)

و این آثار درونی همین نمازی است که در شرع آمده است و انسان را به درجات عالی میرساند و از جهت برونی هم چنین است که:

«اتل ما اوحی الیک و اقم الصّلوة،و انّ اصّلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر اللّه اکبر و اللّه یعلم ما تصنعون(26)

و مما رزقناهم ینفقون

همچنین و مما رزقناهم ینفقون عطف بر آیات قبل است،طبق دیدگاه استاد مطهری انفاقی مد نظر است که شرع راهنمایی و ترغیب و تشویق میکند(27)که در نتیجه باعث جامعه سازی است و حقیقةخود باز یک نوع خوسازی و کمال مؤمن است که به وسیله

«جاهدوا باموالکم و انفسکم فی سبیل اللّه،ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون،(28)

نشان میدهد که محبوب حقیقیاش اللّه است و مصداق


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری