طلوع ،شماره 25، ص 58
1. عناصر تعالی و عظمت اسلام و مسلمانان
به نظر استاد مطهری، اسلام یک نظام رهبری برای انسان است و این نظام علاوه بر اینکه دارای یک زیربنای فکری است، روبناهایی عملی و اجتماعی نیز دارد. این زیرساز فکری حتماً باید از هر آسیبی مصون بماند وگرنه خطر سقوط همه بنا وجود دارد.[1]
2. عناصر زیربنای فکر اسلامی
استاد مطهری معتقد است که در تفکر اسلامی عناصری اساسی وجود دارد که موجب زنده و جاندار شدن اسلام شده است. مراد قرآن که میگوید: «استجیبوا للّه وللرّسول إذا دعاکم لمایحییکم»، همین عناصر است. ملت مسلمان نیز در صدر اول به خاطر همین عناصر زنده شد.[2] این عناصر بنیادین تفکر اسلامی عبارتاند از:
الف) شورانگیزی، امیدبخشی و تحرکبخشی
این شورانگیزی و تحرکبخشی و هیجانآوری بر اساس هیجان کور نیست، بلکه مبتنی بر ارائه هدف مشخص و علمی و ارائه راه وصول به آن است که منطبق بر غرایز واقعی بشر میباشد. این شورانگیزی هم در جنبههای مادی دعوت اسلامی بوده است و هم در جنبه معنوی آن.[3]
ب) واقعبینی
تفکر اسلامی مبتنی بر واقعبینی است، نه بر اساس خیالبافی. این تفکر منطبق بر فطرت است؛ چه درباره جهان، چه درباره انسان و چه درباره خدا، همه به صورت واقعبینانه بنا شده است.[4] البته میزان تأثیر عمل در سعادت انسان بسیار است. در تفکر اصیل اسلامی، عمل تکیهگاه تعلیم و تربیت است. این تربیت، هر فردی را برای تحصیل سعادت دنیوی و اخروی به نیروی خود متکی میکند.[5]
ج) سادگی، همه کس فهمی و روشنی
یکی دیگر از عناصر بنیادین تفکر اسلامی، سادگی، همه کس فهمی و روشنی است، چرا که شرط اجرایی یک ایدئولوژی این است که ساده و دارای مفهوم روشن باشد. البته سادگی غیر از کمعمقی است و اعجاز اسلام و قرآن نیز همین است که در عین سادگی، عمیق نیز هست؛[6] یعنی مسائل عمیقی دارد که خاص خواص است.[7]
د) وسعت فکر و عدم ضیق
یکی دیگر از عناصر بنیادین تفکر اسلامی، وسعت فکر و عدم ضیق است. وسعت فکر و عدم ضیق دایره آن، درباره همزیستی با غیرمسلمان است. یکی از علل تشکیل تمدن اسلامی نیز تسامح با اهل مذاهب دیگر بوده است.[8] در اسلام وسعت نظر و سعه مشرب و تسامح به معنای