• لیست فهرست خالی می باشد
/90

مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز » بهار 1384 - شماره 194 / ص:76

مقدمه

 

واژه ایده آلیسم از واژه یونانی «آیدیا» گرفته شده که بر دیدن دلالت می کند و در یونان باستان به معنای سیمای بصری و چهره ظاهری نیز به کار رفته است. این واژه را نخستین بار در قرن هجدهم لایب نیتس به عنوان اصطلاحی فلسفی به کاربرد. وی در رساله ای به نام «پاسخ به تأملات بیل» به نقد اندیشه کسانی چون اپیکوروس و هابز که روح را مادی می انگاشتند می پردازد. او اپیکوروس را بزرگترین ماتریالیست و افلاطون را بزرگترین ایده آلیست می خواند و نظام فلسفی خود را مشتمل بر محسنات آن دو معرفی می کند. از نظر او فیلسوفانی ایده آلیست اند که قایل به مابعدالطبیعه ضد ماتریالیسم همچون مابعدالطبیعه افلاطون یا ما بعدالطبیعه خود او باشند.

 

ایده آلیسم، در فلسفه، در دو حوزه مطرح می شود: یکی در حوزه وجودشناسی و مابعدالطبیعه و دیگری در حوزه معرفت شناسی. در مابعدالطبیعه مسئله این است که آیا آنچه واقعیت را تشکیل می دهد امری مادی یا روحانی است و از بین ماده و روح کدام یک در عالم واقع اصالت دارد و کدام یک دارای وجود وهمی است. در این حوزه صرف نظر از دوگرایانی چون دکارت، دو دیدگاه، مقابل هم قرار دارند یکی دیدگاه طبیعت گرایانی چون هابز که ذهن و ارزشهای روحی را ناشی از اشیا و فرایندهای مادی می دانند و آنها را در نهایت به امور جسمانی تحویل می کنند؛ دیگری دیدگاه ایده آلیستهایی چون افلاطون و لایب نیتس که یکی برای موجودات مثالی و دیگری برای مونادهای روحانی اصالت قایل است و هر دو وجود اشیای مادی را وهمی و پنداری می دانند. این معنای ایده آلیسم که روح را اصیل و ماده را وهمی می داند، ایده آلیسم عینی یا مابعدالطبیعی خوانده می شود و نماینده برجسته آن فیلسوف بزرگ آلمانی هگل است.

 


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری