• لیست فهرست خالی می باشد
/90

مجله فروغ اندیشه بهار 1383، شماره 7 ، ص 7

جواب از شبهه دوم:محل نزاع بین ما و شما علم بود.كه ما میگفتیم هست، و میتوان بدان اعتماد كرد، و شما میگفتید اصلا علم نیست. آن وقت در دلیل دوم خود، اعتراف كردید كه به هر چیزی علم پیدا میكنید.و علاوه بر این، خود این آقایان روزمره به حكم اضطرار مجبور میشوند، برخلاف نظریه خود عمل كنند.چون از صبح تا به شام در حركتند و به شغل و كسب درآمد و تهیه غذا و آب مشغولند. و آیا تصور اینها شما را به چنین كاری واداشته است و یا شیر درندهای را میبینی و فرار میكنی و تصور آن تو را به فرار میكشاند.یا اینكه واقعا وجود دارد و تو فرار میكنی، درحالیكه تصور شیر باعث فرار شخص و یا تكهتكه شدن او نمیشود.

 

علم امری مجرد است

 

علم به هیچ وجه،  مادی نیست. برای اینكه هیچ یك از خواص مادی بودن در آن وجود ندارد:

 

1_ یكی از آثار مادیت اینكه امر مادی قابل انقسام است و دارای ابعاد ثلاثه، ولی علم بدان جهت كه علم است به هیچ وجه قابل انقسام نیست.

 

2_ اثر دیگر مادی بودن اینكه در حیطه زمان و مكان قرار دارند، ولی علم نه مكان دارد و نه زمان.

 

3_مادیات در تحت سیطره حركت عمومی قرار دارند و به همین جهت تغییر و تحول،  خاصیت عمومی مادیات شده است.ولی علم بدان جهت كه علم است، در مجرای حركت قرار ندارد.

 

4_ اگر علم از چیزهایی بود، كه به حسب ذاتش تغییر میپذیرفت و مانند مادیات، محكوم به تحول و دگرگونی بود، دیگر ممكن نبود یك چیز را و یك حادثه را در دو وقت مخلتف باهم تعقل كرد. بلكه باید اول، حادثه قبلی را تعقل كنیم، بعد آن را از ذهن بیرون نمود و حادثه بعدی را وارد ذهن سازیم. در حالیكه میبینیم حادثه مختلف الزمان را در یك آن تعقل میكنیم. و نیز اگر علم مادی بود، باید اصلا نتوانیم حوادث گذشته را در زمان بعد تعقل كنیم. [2]

 

عقل و رابطه آن با علم

 

قرآن مجید، همواره انسان را به تعقل و تفكر دعوت كرده است.و علامه طباطبایی مینویسد:

 


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری