• لیست فهرست خالی می باشد
/90

رشد معلم، دوره نوزدهم، شماره هشت، ص41

مفهوم عدالت

مرحوم دهخدا در لغتنامه، عدالت را به معنای دادگری آورده است و در ذیل این عبارت به نقل از جرجانی میگوید: عدالت در لغت، استقامت باشد و در شریعت، استقامت بر طریق حق است.

مفهوم عدالت بسیار گسترده و فراگیر است.این لغت در معنا در مقابل کلمۀ ظلم بیان شده و چون ظلم به معنای خارج شدن از مسیر و موضوع اصلی قوانین اجتماعی است، استقرار هر چیز در جایگاه اصلی خود در ردیف عدل قرار میگیرد.

شهید مطهری در تبیین عدالت همواره به سخنان گهربار حضرت علی(ع)استناد کرده استعدالت عبارت است از اعطاء کل ذی حق حقّه، یعنی رساندن هر حقی به صاحبش»(1)

مولانا، عدالت را به مفهوم قرار گرفتن هرچیز در جایگاه اصلی خود دانسته و ظلم را منبع بلا و مصیبت و بر هم زننده رسالت عدل معرفی کرده است:

عدل وضع نعمتی در موضعش نی به هر بیخی که باشد آبکش ظلم چه بود، وضع در ناموضعی که نباشد جز بلا را، منبعی عدل چه بود، آب ده اشجار را ظلم چه بود، آب دادن، خار را

2-عدالت اجتماعی در اسلام

یکی از ویژگیهای جوامع سالم، وجود تعادل میان اجزا، سطوح و عناصر تشکیل دهندۀ آن است.به طوری که چرخۀ مناسبات اجتماعی با کمترین تنش وبیشترین بازده صورت گیرد.مکتب نجاتبخش اسلام، که در حکم آخرین و کاملترین دین از سوی پرودرگار یکتا به جهانیان عرضه گردیده، بیشک جامعترین برنامههای خود را برای تأمین سعادت بشر به همراه آورده است: «علاوه بر طرح علمی به نوعی دیگر نیز این مسأله از صدر اسلام در جامعۀ اسلامی و در سطح عامۀ مردم مطرح بوده است و آن، مرحلۀ اجرایی عدل است.

یک نفر مسلمان، از بدیهیات اولیه اندیشههای اسلامی اجتماعیاش این بوده که امام و پیشوا و زعیم باید عادل باشد، شاهد محکمه باید عادل باشد، شاهد طلاق یا رجوع باید عادل باشد و از نظر یک مسلمان شیعی امام جمعه و جماعات نیز باید عادل باشد»(2)

از اصولیترین برنامههای اسلام، اهمیت دادن فوق العاده به عدالت اجتماعی است:عدالت اجتماعی یکی از مسائلی است که به وسیلۀ اسلام، حیات و زندگی را از سر گرفت و ارزش فوق العاده یافت.

اسلام به عدالت تنها توصیه نکرد و یا تنها به اجرای آن قناعت نکرد؛بلکه عمده این است که ارزش آن را بالا برد(3)

موضوع عدالت اجتماعی در اسلام چنان رتبه و اهمیتی دارد که خداوند در قرآن کریم، انسانها را به برپایی عدالت تکلیف کرده است:

انّ اللّه یأمر بالعدل(4)

و نیز حوزۀ رعایت عدالت اجتماعی را آن چنان گسترده و فراگیر رسم کرده است که در ارتباطات سادۀ انسانی نیز نقش آفرینی دارد:هنگام سخن، عدالت را منظور کنید؛گرچه خویشاوند باشد.(5)

این نگاه ویژه و حساسیت عمیق اسلام به جوامع انسانی باعث شده است تا جهتگیری این مکتب انسانساز به سوی عدالت و در نتیجه حمایت از محرومان جامعه باشداسلام جهتگیریاش به سوی عدالت و مساوات و برابری است.بدیهی است کسانی که از این جهتگیری سود میبرند و منتفع میگردند، محرومان و مستضعفاناند و کسانی که از این جهتگیری زیان میبینند، غارتگران و استیلاگران و استثمار گراناند(6)

عدالت یا بخشندگی

یکی از موضوعات مورد بحث دربارۀ عدالت در اسلام، مقایسۀ موضوع عدالت با بخشندگی وجود است.استاد شهید در مقایسۀ این دو چنین میگوید:

«عدل در اجتماع به منزلۀ پایههای ساختمان است و احسان وجود از نظر اجتماع به منزلۀ رنگآمیزی و نقاشی و زینت ساختمان است(7)

اما در پاسخ به این سؤوال که کدام یک از این دو برای جامعۀ اسلامی بهتر و مفیدتر است و چرا، معلم شهید انقلاب به علی(ع)استناد کرده استعلی(ع) به دو دلیل میگوید عدل از جود بالاتر است.یکی این که عدل جریانها را در مجرای طبیعی خود قرار میدهد؛اما جود جریانها را از مجرای طبیعی خارج میسازد.دیگر این که عدالت، قانونی است عام و مدیر و مدبّری است کلی و شامل که همۀ اجتماع را دربرمیگیرد و بزرگراهی است که همه باید از آن بروند.

اما جود و بخشش، یک حالت استثنایی و غیر کلی است که نمیشود رویش حساب کرد(8)

ایشان در ادامه، به نتیجهگیری از بحث موردنظر میپردازداینگونه تفکر دربارۀ انسان و مسائل انسانی، نوعی خاص از اندیشه است براساس ارزیابی خاص.ریشۀ این ارزیابی، اهمیت و اصالت اجتماع است، ریشۀ این ارزیابی این است که اصول و مبادی اجتماعی بر اصول و مبادی اخلاقی تقدّم دارد؛آن یکی اصل است و این یکی فرع(9)

عدالت یا مساوات

استاد شهید در بحث عدالت و مساوات و مقایسۀ این دو باهم معتقد است که عدالت مستلزم مساوات مطلق نیست؛بلکه مقتضای مساوات است.به این معنا که مثلا در رقابت عدهای از دانشجویان در یک آزمون، دادن نمرۀ مساوی به همۀ آنها به معنای عدالت


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری