فقه، شماره 39، ص 124
اساساً، شریعت، سهله و سمحه بوده و مى تواند همانند عدالت، معیارى براى جداسازى احکام ثابت از متغیر گردد؛(1) به این گونه که اگر حکمى صعب، حرجى و از دیدگاه عرف عمل ناشدنى بود، آن حکم یا اساساً در شریعت جعل نشده یا اگر جعل شده، مربوط به زمان و مکانى بوده که عمل به آن براى افراد صعوبت در پى نمى آورده است.
بنابراین، نخست باید شریعت سهله و سمحه معنى و اثبات شود و سپس آن را معیار جداسازى ثابت ها از متغیرها قرار داد. از آن جا که استاد مطهرى به مسئله نخست پرداخته، ما نیز آن بحث را پى مى گیریم، هرچند در ضمن بحث اشاره هایى نیز به بحث دوم خواهیم کرد.
علامه شهید مطهرى در کتاب وحى و نبوت، در ضمن برشمردن مشخصات ایدئولوژیکى اسلام، سومین آنها را سماحت و سهولت برمى شمرد:
(3. سماحت و سهولت: اسلام به تعبیر رسول اکرم(ص) شریعت سمحه سهله است. در این شریعت به حکم این که سهله است، تکالیف دست و پاگیر و شاقّ و حَرَج آمیز وضع نشده است:
("ماجعل علیکم فی الدین من حرج؛(2) خدا در دین تنگنایى قرار نداده است."
و به حکم این که سمحه (با گذشت) است، هرجا که انجام تکلیفى توأم با مضیقه و در تنگنا واقع شدن گردد، آن تکلیف ملغى مى شود.)(3)
در پاورقى همان صفحه آمده است:
(سبُعثت على الشریعة السمحة السهلةز. این حدیث با این تعبیر معروف است ولى من یادم نیست که به عین این تعبیر در جایى دیده باشم. در کافى، ج5، ص494 چنین آمده است: