/90

فصلنامه اندیشه حوزه، شماره 57، ص 180

    قطعی تحقق مییابد، اختیار انسان آسیب میبیند. در مقالهی حاضر راه حل شهید مطهری و استیس مورد بررسی قرار میگیرد. بنا به راه حل این دو اندیشمند، ریشهی ناسازگاری ظاهری میان اختیار انسان و ضرورت علّی به تعریف نادرست از اختیار برمیگردد. در مقالهی حاضر تلقی دیگری نسبت به مسأله اخذ شده و ناسازگاری ظاهری میان قانون ضرورت علّی و اختیار انسان مسبوق به تلقی خاصی از اختیار میباشد كه با تغییر آن، اصل مسأله منتفی خواهد شد. از اختیار میتوان دو نوع تلقی ارائه كرد؛ پیشینی و پسینی. در تلقی پیشینی از اختیار، آزادی انسان همانند كالایی از پیش ساخته تصور میشود كه به دنبال كشف آن هستیم، لكن در تلقی پسینی، اختیار كالایی محسوب میشود كه قرار است بدان نایل گردیم.

 

 

واژگان كلیدی: ضرورت، اختیار، مطهری، استیس و سازگاری.

مقدمه

از جمله مسائل پیرامون شناخت انسان، مسألهی آزادی و اختیار انسان است كه در طول تاریخ فرهنگ فلسفی و كلامی موضوع بحث بوده است، و حوزههای مختلف معرفت در رابطهی با آن بحث نمودهاند. دغدغهی اساسی در این بحث عبارت است از اینكه «آیا انسان در تعیین سرنوشت واجد شرایط كافی میباشد یا نه؟». مهمترین عنصر این شرایط، همان مسألهی آزادی و اختیار انسان است. به تعبیر دیگر رابطهی میان انسان و اعمال او چگونه است: آزادانه یا مقهورانه.

به نظر میآید در آغاز امر وقتی انسان به خود مراجعه میكند، در بسیاری امور خودش را آزاد میبیند، به نحوی كه اگر بخواهد، انجام میدهد و اگر اراده به ترك عملی نماید، چنان خواهد نمود. آن وقت نكته این خواهد بود كه چه عامل یا عواملی این مسألهی بدیهی را همان طور كه بسیاری از اندیشمندان، همچون ابن سینا، مولوی و...، چنین تلقی نمودند، به عنوان یك مسأله مبدل نموده است؟ غالبا این عوامل عبارتند از:


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری