اندیشه حوزه، سال 6، شماره 2، ص 8
باشد.
2. رهیافت «هست»ها؛ این رهیافت به تحلیل جریان روشنفکری در بستر تاریخ مینشیند.
شهید مطهری به اجمال و اشاره با هر دو رهیافت به مسأله روشنفکری پرداخته است.
3. چیستی و کیستی روشنفکر
در چیستی و کیستی روشنفکری و روشنفکر بسیار سخن رفته و نظرات گونهگونی ابراز شده است؛ ولی هنوز تعریف یکسانی از روشنفکری ارائه نشده؛ و شاید هم نتوان ارائه داد. در تعریف از مفهوم روشنفکر برخی به پیروی از فلاسفه یونانی بویژه سقراط و افلاطون روشنفکر را «وجدان خردهگیر جوامع» دانستهاند. بعضی دیگر بر این باورند که «فردی که استعداد آن را دارد که یک پیام، نظر، نگرش، فلسفه یا عقیدهای را به مردم و برای مردم تجسم و بیان کند» روشنفکر قلمداد میشود، ولی کسان بسیاری، در مقام تعریف روشنفکری و روشنفکر به برشمردن صفات بسنده نمودهاند؛ از جمله این کسان استاد مطهّری است. از دیدگاه ایشان روشنفکر چهار ویژگی دارد:
یک. به موضع و مسؤولیت طبقاتی خود، آگاه است (خودآگاهی طبقاتی)؛
دو. با فرهنگ، شخصیت، و «ما»ی خاص ملی خود آشنا است (خودآگاهی ملی)؛
سه. به روابط خود با همه انسانهای دیگر آگاهی دارد (خودآگاهی انسانی)؛
چهار. سعی میکند آگاهی خود را به جامعه منتقل کرده، مردم را به حرکت برای رهایی و آزادی بخواند.(1)
در حقیقت شهید مطهری فردی را روشنفکر میداند، که به آگاهی طبقاتی، ملی و انسانی رسیده و میخواهد با منتقل کردن این خودآگاهی به جامعه، آن را به آزادی از اسارتهای اجتماعی رهنمون باشد.
4. شاخصههای روشنفکر مسلمان
استاد مطهری به جای اصطلاح روشنفکر دینی و مذهبی، اصطلاح روشنفکر مسلمان را به کار برده و از زایش چنین قشری اظهار مسرّت نموده، از فراگیری این قشر استقبال مینماید و برای آن نیز چهار ویژگی برمیشمرد:
الف. شهید مطهری بر این باور است که کسی میتواند مدعی روشنفکری در جامعه اسلامی بشود که اولاً با متون و