پژوهش هاي قرآني، شماره 17و 18، ص175
وى از اینجا شروع مى کند که انسان یک نوع حیوان است و به همین لحاظ مشترکات زیادى با سایر حیوانات دارد، مانند میل به غذا، میل به جنس مخالف، میل به استراحت و… اما با این حال یک سلسله ویژگى هایى نیز دارد که او را از سایر حیوانات جدا مى کند. این ویژگى ها از این قرارند:
۱. علم و آگاهى
انسان مانند سایر حیوانات علم و آگاهى دارد و مى تواند محیط پیرامون خود را بشناسد. امّا علم و آگاهى انسان از دو جهت با دیگر حیوانات متفاوت است، یکى در جهت گستردگى و دیگر در جهت عمق و ژرفا. از یک سو آگاهى انسان محدود به موارد جزئى پیرامون وى نمى شود، بلکه او مى تواند آگاهى هاى عام و کلى نسبت به پدیده ها به دست آورد و جهان را به طور کلى بشناسد، و از سوى دیگر آگاهى هاى او اختصاص به ظواهر و نمودهاى اشیاء ندارد، بلکه از نمودها عبور مى کند و به عمق هستى و پدیده ها راه مى یابد و مى تواند قوانین حاکم بر هستى را کشف کند.
۲. گرایش ها و تمایلات
انسان همانند سایر حیوانات از یک سلسله کشش ها و خواهش ها برخوردار است. اما در این جهت با دیگر حیوانات تفاوت دارد که کشش ها و تمایلات انسان دو مقوله اى است و به دو بخش تقسیم مى شود; مادى و معنوى. بر خلاف دیگر حیوانات که تمایلات و کشش هاى وجودى شان همه مادى و متناسب با نیازهاى جسمى شان است، خواسته هاى انسان بر دو گونه است، برخى مادى و مربوط به جنبه حیوانى او و برخى معنوى و مربوط به جنبه ویژه انسانى او از قبیل حقیقت خواهى، خیرخواهى، خداخواهى، زیبایى خواهی… .
۳. استعدادها و توانایى ها
انسان از نظر جنبه حیوانى اش یک موجود بالفعل است، یعنى تمام گرایش ها و تمایلات مربوط به بعد جسمى اش از بدو تولد موجود است، اما از نظر جنبه انسانى یعنى گرایش هاى معنوى و آگاهى هاى کلى و ژرف، یک موجود بالقوه است، بدین معنى که انسان از این نظر تنها استعداد شدن دارد، و در طول زمان به تدریج در اثر