• لیست فهرست خالی می باشد
/90

قبسات / سال دهم/ زمستان 1384/ ص:54

ساخت و عکس العمل های متفاوت متکلمان اسلامی را برانگیخت. گروهی به این دلیل که این تحولات ریشه در جهان غرب و عالم مسیحیت دارد آن ها را نامشروع دانسته و هرگونه بحث و گفت وگوی علمی در این باره را ناروا انگاشته اند. گروهی دیگر با این توجیه که این تحولات محصول رشد علمی و فکری بشر جدید است یک پارچگی آنان را پذیرفته و بر آن شدند تا آموزه های دینی را بر اساس آنها تفسیر کنند و اگر قابل تفسیر نبود آنها را کنار بگذارند. عده ای دیگر روش التقاط را برگزیدند. اما نخبگانی چون علامه طباطبایی و استاد مطهری بر آن شدند تا ضمن ارج نهادن به این تحولات مثبت در عرضه دانش تجربی مسایل سیاسی و اجتماعی کاستی های فلسفی و کلامی غرب را برملا سازند و بابهره گیری از مبانی فلسفی و کلامی اسلامی راهی معتدل و معقول را فراروی بشر جدید قرار دهند تا ضمن بهره مندی از مزایای علمی و سیاسی جدید حریم دین و آموزه های اصیل و حیاتی را پاس دارد و علم و دین، تخصص و تعهد، پیشرفت و معنویت، دنیا و آخرت را در کنار یک دیگر بنشانند.

 

واژگان کلیدی: الاهیات اسلامی، الاهیات مسیحی، کلام سنتی، کلام جدید، تحول و تجدد.

 

گونه های تحول در علوم

 

تحول در رشته های علمی- اعم از دینی و غیردینی - به دو صورت امکان پذیر است:

 

تحول کمی. 2- تحول کیفی. تحول کمی مربوط به مسایل یا گزاره های یک دانش است که به تدریج افزایش می یابد. تحول کمّی در علوم پیوسته روند تکاملی و افزایشی را پیموده است. واقعیت های تاریخی گویای این حقیقت است که علوم بشری در آغاز از مسایل محدودی تشکیل شده و به تدریج بر حجم آنها افزوده شده است. این مطلب، علوم آلی وابزاری چون منطق و ادبیات را نیز شامل است. اگر چه پس از گذشت دورانی نه چندان کوتاه این گونه علوم به مرحله اشباع شدگی رسیده و مسایل آن ها تثبیت شده و کشف مسایل جدید در آن ها به نقطه صفر گراییده است. اما در علوم غیرابزاری که به هستیشناسی، طبیعت شناسی، انسان شناسی و دین شناسی مربوط می شوند تحول کمی نقطه پایانی نخواهد داشت. هر چند این علوم نیز در این باره وضعیت یکسانی ندارند. از باب مثال تحول کمی در طبیعت شناسی شتابی به مراتب فزاینده تر از تحول کمی در هستیشناسی دارد. زیرا مسایل هستیشناسی عقلی و کلی اند، ولی مسایل طبیعت شناسی

 


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری