/90

سوره، پاییز1388، شماره44، ص74

روي کرد نقادانه به مسائل اجتماعی ،تاریخی و دینی

آمنه ایمانی پور

مقدمه:

بشر بهموجب اجتماع به دامهايي که بر سر راهشان توسط افراد سودجو تعبيه شده است، آگاهيبخشند. يکي از اين راههاي آگاهيبخشي از طريق بيانکردن حقايق و نوشتن واقعيتهاست. در اين ميان، نقد سخنان نادرست و تشخيص سره از ناسره است که بسيار ميتواند به روشنشدن حقايق کمک کند.

نقد اگر به شيوه اصولي و به دور از هر گونه غرضورزي و تعصب انجام شود؛ با روشنکردن ذهنها و بيان نکات ريزي که فقط يک نقاد واقعي قادر به تشخيص آنهاست، ميتواند کمک شاياني به بشر و سعادتمندشدن او بکند.

کشور ما بهدليل موقعيت خاص جغرافيايي و نيروي انساني عظيمي که در آن است و بهمنزله يک گنج بزرگ براي آن بهحساب ميآيد؛ از مدتها پيش مورد توجه کشورهاي استعمارگر قرار داشت. آنها از هر راهي براي بهرهکشي از ميهن عزيز ما استفاده ميکردند و براي اينکه به مقصود خود برسند، نياز به يکسري برنامههاي خاصي داشتند تا جوانان اين مرز و بوم را سرگرم نگاه دارند و نگذارند که آنها از نقشهها و برنامههاي شومشان اطلاع پيدا کنند.

براي اين کار از انواع سرگرميهاي غالباً غير مشروع استفاده ميکردند. البته در اين ميان جواناني هم بودند که بهسراغ آنگونه تفريحات نميرفتند و خود را با درس و مطالعه کتابهاي مختلف سرگرم ميکردند. اما دشمن براي آنها هم برنامهاي خاص تدارک ديده بود و با چاپ کتابهايي که ذهن پاک آنها را آلوده کند و هر آنچه كه او دوست دارد آنها بدانند، در آن کتابها يافت شود، نقشه شوم خود را براي از صحنه خارجکردن جوانان عملي ميکرد.

با پيروزي انقلاب اسلامي، کشور ما با تهديدها و مخالفتهاي فراواني روبهرو شد. استکبار جهاني که منافع خود را در ايران بر باد رفته ميديد، به هر راهي براي از پاي درآوردن اين انقلاب و مبارزه با آن متمسک ميشد. از آن جمله ميتوان به موج تهاجم مکتوب و غير مکتوبي که براي تحت کنترل درآوردن ذهن جوانان ايران ايجاد کرد، اشاره كنيم.

در اين بين حضور نيروهاي ارزشي و انقلابي، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، و روشنگريهاي آنان نقش عمدهاي در خنثيکردن توطئههاي دشمنان اين مرز و بوم داشت.

استاد شهيد مرتضي مطهري(ره) بهعنوان يک نيروي ارزشي دانشگاهي-حوزوي با کتابها و سخنرانيهاي خود توانستند در قبل و بعد از پيروزي انقلاب بسياري از اين توطئهها را برملا کنند و نگذراند که ذهن پاک جوانان ايراني بيش از پيش با مسائلي آنگونه آلوده شود.

نقد و نقادي يکي از روشهايي است که استاد از آن براي روشنکردن ضمير خاموش افراد استفاده ميکردند. ايشان بهدور از هر گونه تعصب و يا غرضورزي، فقط بهدنبال روشن کردن حقايق و بيان واقعيتها بودند.

در اين مقاله سعي شده است که تا حد امکان، موضع استاد در برخورد با سخن نادرست و چگونگي نقد و روشهاي ايشان در نقاديِ گفتهها و نوشتههاي ديگران توضيح داده شود. همچنين چگونگي برخورد استاد با انتقادهايي که بر آثار خودشان ميشد؛ بخشي از اين مقاله را شامل ميشود.

معناي نقد از ديدگاه استاد:

استاد در کتاب «اسلام و مقتضيات زمان» در معناي نقد ميفرمايند: «بهطورکلي براي هر انساني لازم است که داراي فکر نقادي باشد. قوه نقادي و انتقاد کردن به معناي عيبگرفتن نيست. معناي انتقاد، يک شيء را در محک قراردادن و بهوسيله محکزدن به آن، سالم و ناسالم را تشخيصدادن است. مثلاً انتقاد از يک کتاب معنايش اين نيست که حتماً بايد معايب آن کتاب نمودار بشود بلکه بايد هر چه از معايب و محاسن داشته باشد آشکار بشود.» (مطهري، مرتضي، 1379، ج1، ص285)

و يا در جاي ديگري در معناي نقد ميفرمايند:

«نقد به معني واقعي، روشنکردن نقاط [قوت] و نقاط ضعف و نشاندادن چهره واقعي يک نوشته، يک شخصيت [است].» (مطهري، مرتضي، 1372، ص62)

ايشان با تمسک به آيات قرآن و احاديث وارده، به بيان ضرورت نقد و اهميت توجه به آن در هنگام مطالعه و بررسي آثار بزرگان پرداخته و متذکر ميشوند که صِرفِ شهرت يک اثر و يک گفته

سوره، پاییز1388، شماره44، ص75

نبايد موجب پذيرش بدون دليل آن بشود:

«انسان بايد در هر چيزي که از ديگران ميشنود، نقاد باشد يعني آن را بررسي و تجزيه و تحليل بکند. صِرفِ اينکه يک حرفي در ميان مردم شهرت پيدا ميکند، خصوصاً که با يک بيان زيبا و قشنگ باشد، دليل بر اين نيست که انسان حتماً بايد آن را بپذيرد و قبول بکند. بهويژه در امر دين و آنچه که مربوط به دين است، انسان بايد نقاد باشد.» (همان)

ايشان با بيان حديث منقول از پيامبر(ص) ميفرمايند:

صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری