/90

چشم انداز ایران / آبان و آذر 1384 / صفحه: 120

محمد خاتمي، سيد هادي خسروشاهي، صادق خلخالي، سيد محمود دعايي، عباس شيباني، نعمتالـله صالحي نجفآبادي، موسي صدر، مهدي عراقي، هادي غفاري، مهدي كروبي، حسن لاهوتي، محمد مجتهد شبستري، علي مشكيني، عبدالمجيد معاديخواه، محمد مفتح، حسينعلي منتظري، محمد منتظري، محمدرضا مهدويكني، ميرحسين موسوي تبريزي، بهزاد نبوي، سيد محمد واعظزادهي خراساني و علياكبر هاشمي رفسنجاني.

با اين حال تكليف نقل قولي كه دكتر علي مطهري از پدرش آورده ـ كه: نظر امام از نظر من تندتر استـ20معلوم است!

گفتنی است در همين کتاب گفتههای آيتالـله خميني در مورد آثار مطهری به "تأييد مطلقِ" مطهری به وسيلهي آيتالـله خميني تعبير شده که نگارنده پيش از اين در مورد آن سخن گفته است و در اين جا نيازی به تکرار نمیبيند.21

روحاني در شمارهي 17 ماهنامهي 15 خرداد آورده است: دار و دستهي شريعتي كه در زمان حيات امام، عليرغم تلاشهاي پيگير خود نتوانستند سخني يا نوشتهاي از ايشان، به جانبداري از شريعتي بگيرند، اكنون به "جعل" و "دروغ" دست زدهاند22و در شمارهي 18 همان نشريه در جوابِ نامهاي كه نوشته:

كلام حضرت امام (ره) مندرج در "صحيفهي نور" جهت روشن شدنِ اذهان عمومي، نسبت به بيان امام راحل (ره) كه ظاهراً [با خاطرهي دعايي مبني بر تأسف آيتالـله خميني از درگذشت شريعتي] تعارض دارد، جهت بهرهبرداري به حضور ارسال ميگردد. آرزوي موفقيت شما و همكارانتان را در بيان حقايق انقلاب اسلامي دارم:

علي شريعتي چه قدر قواي ما را، قواي اسلامي را تحليل بردند و همه را به هم متوجه كردند، همهي قدرتها را كوبيدند، براي اختلاف بين اهل منبر، داد و قال، اهل محراب چه، دانشگاهي چه و دانشكده چه و...

حضرت امام (رض)

صحيفهي نور، چاپ دوم، ج 2/ 150

صحيفهي نور، چاپ اول، ج 2/ 250 23

آورده است:

اكنون مطلبي را كه برادر ما [...] از "صحيفهي نور" آوردهاند كه در بالا آورديم، بيش از پيش دروغ بودنِ آن خبر [مبني بر تأسف آيتالـله خميني از درگذشت شريعتي] را آشكار ميسازد؛ زيرا پذيرفتني نيست كه امام از مرگ او متأسف باشند و انديشهها و تفكراتش را مفيد بدانند، با اين وجود اظهار كنند كه: علي شريعتي چه قدر قواي ما را، قواي اسلامي را تحليل بردند و همه را به هم متوجه كردند، همهي قدرتها را كوبيدند براي اختلاف بين اهل منبر و... و اين جاست كه بايد دربارهي آن چه را كه افراد از زبان امام نقل ميكنند، بيشتر دقت كرد و به آساني نپذيرفت.24

غافل از اين كه در اصل، موضوع سخنرانيِ آيتالـله خميني در آن جا سوء استفادهي رژيم از جنجال، عليه كتابِ "شهيد جاويد"، جريان قتلِ "آيتالـله سيد ابوالحسن شمسآبادي" و جريان تكفيرِ "علي شريعتي" است كه عوامل رژيم در بهترين ماههاي سال يعني محرم و رمضان براي اين كه منبرها و مردم را از موضوع اصليِ آن روز ـكه نهضت اسلامي بر ضد شاه بودـ منحرف كنند با انداختن سه موضوع يادشده بر سر زبانها، عدهاي از منبريها را لَه آن سه موضوع و عدهاي از منبريها را عليهِ آن سه موضوع مذكور برميانگيخت و ـ ‌‌به قول آيتالـله خمينيـ آن عوامل با مطرح كردنِ سه موضوع مذكور چه قدر قواي ما را، قواي اسلامي را تحليل بردند و همه را به هم متوجه كردند، همهي قدرتها را كوبيدند، براي اختلاف بين اهل منبر، داد و قال، اهل محراب چه، دانشگاهي چه و دانشكده چه و...

اين سه موضوع يعني جنجال عليه كتابِ "شهيد جاويد"، جريان قتلِ "آيتالـله سيد ابوالحسن شمسآبادي" و جريان تكفيرِ "علي شريعتي" و بهرهبرداريِ رژيم از مخالفت و دفاع از سه موضوع مذكور در مقالهي سيد احمد خميني نيز تحت عنوانِ "تحليلي بر حوادث انقلاب اسلامي و زندگي امام خميني (ره)" كاملاً هويداست.25

متأسفانه نويسندهي نامه، آگاهانه يا ناآگاهانه بدون توجه به علامت نقطهكاما (؛) بعد از "علي شريعتي"، و بدون درك كل سخنراني و نيز چهار سخنرانيِ ديگرِ آيتالـله خميني ـكه همان سه موضوع تكرار شدهـ كلمهي آخر يك جمله را به اول جملهي بعدي اضافه كرده است و روحاني هم بدون هيچ تعديل و تصحيح، به تأييد نظر نويسندهي نامه پرداخته است. آن چه جاي تأمل دارد، اين است كه:

آيا روحاني تا آن روز ـ با آن همه ادعاي تاريخنويسيِ انقلاب اسلامي و زندگينامهنويسيِ آيتالـله خمينيـ اين سخنراني را نديده بود كه با خواندنِ نامهي مذكور اينچنين به وجد آمده و در صحه گذاشتن به آن دادِ سخن داده؟!! كه "به نظر ميرسد" وي، حتماً و حتماً به ناصحيح بودنِ آن مطلب آگاه بود، چون در غير اين صورت ميتوانست از آن به عنوان اصليترين سند در كوبيدنِ شريعتي در جلد سوم كتابِ "نهضت امام خميني" استفاده كند.

و اما چگونه ميشود قبول كرد كه آيتالـله خميني آن قدر از شريعتي عصباني باشد كه ـ به گفتهي روحاني‌‌ـ لفظ "مرحوم" را از وي دريغ كند و بعد از آن در سخنراني خود ـ‌‌كه موضوع آن وحدتِ مبارزه، عليه رژيم شاه استـ عليه شريعتي صحبت كند و جالبتر اين كه دربارهي چنين فردي افعال جمع به

چشم انداز ایران / آبان و آذر 1384 / صفحه: 121

كار برد، آن هم سه بار پشت سر هم؟!!!

صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری