• لیست فهرست خالی می باشد
/90

فصلنامه علوم سیاسی/ شماره 17/ بهار 81/ صفحه: 192

 

مطهری از معدود اندیشمندانی است كه با توجه به شرایط خفقانآمیز دوره پهلوی و نیازهای زمان، به طرح و بسط این مسأله پرداخت. گرچه ایشان مجال نیافت كه در نظام جمهوری اسلامی و با توجه به تجربه آن، به تفضیل به این موضوع بپردازد، اما همین مقدار از بحثهای ایشان نیز میتواند قابل توجه و تأمّل و نقد و بررسی باشد. البته فارغ از این مباحث نیز میتوان بر اساس معرفتشناسی، انسانشناسی و هستیشناسی وی به بحث از مسأله آزادی در آثار ایشان توجه كرد و زوایای این موضوع را مورد سنجش و تأمل قرار داد.

 

از آنجا كه گوهر انسان، آزادی است، انسان با توجه به طبیعت مختار و آزادانهای كه دارد، میتواند سمت و سو و جهت حركت خود را انتخاب كند. مطهری انسان را فرزند رشید و بالغ طبیعت میداند كه نیازی به قیمومیت و سرپرستی مستقیم و هدایت اجباری بهوسیله نیرویی به نام غریزه ندارد: «آنچه سایر جانداران با نیروی غیر قابل سرپیچی غریزه انجام میدهند، او در محیط آزاد عقل و قوانین قراردادی انجام میدهد».(2) از اینجاست كه مطهری میان عقلگرایی و آزادی رابطهای برقرار میكند و بر این باور است كه یكی از عوامل ختم نبوت، روند تكامل عقل آدمی است كه او را قادر ساخته است با عقل خویش سره را از ناسره تشخیص دهد و راه خود را آزادانه انتخاب كند.

 

به باور مطهری، انسان «در عین این كه انسان است، حیوان است و در عین این كه حیوان است، انسان است. آدمی یك سلسله استعدادهای مترقی و عالی دارد كه ملاك انسانیت اوست.»(3) انسان دارای سرشتی دوگانه است. از سویی، دارای تفكر منطقی است و نیز به حقیقتجویی، خیر اخلاقی، جمال و زیبایی، پرستش حق و... گرایش دارد و از سوی دیگر، تمایلات حیوانی دارد، نظیر شهوت، حبّ مقام، حب ثروت و... . انسان موجودی مركب از عقل و نفس یا جان و تن است: «محال است كه بتواند در هر دو قسمت وجودی خود از بینهایت درجه آزادی برخوردار باشد. رهایی هر یك از دو قسمت عالی و سافل وجود انسان، مساوی است با محدود شدن قسمت دیگر».(4) پس تعادل و توازن باید برقرار گردد و به هر دو بعد از ابعاد وجودی انسان توجه كافی شود. در این صورت است كه استعدادهای انسان شكوفا میشود و زمینه بروز و ظهور مییابد. در نگاه مطهری:

 

دموكراسی بر اساس آزادی انسان است، اما این آزادی انسان در آزادی شهوات خلاصه نمیشود. از نظر اسلام این گونه آزادیها سقوط آزادی انسانی است. اینها رهایی حیوانیت و اسیر شدن انسانیت است. كمال انسان در انسانیت و عواطف عالی و احساسات بلند اوست. اینكه میگوییم در اسلام دموكراسی وجود دارد، به این معناست كه اسلام میخواهد آزادی واقعیـ دربند كردن حیوانیت و رها ساختن انسانیت ـ به انسان بدهد.(5)

 

مطهری معتقد است:

 

از دیدگاه اسلام، آزادی و دموكراسی بر اساس آن چیزی است كه تكامل انسانی انسان

 


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری