/90

فصلنامه اندیشه صادق،ص 70

_________________

 

الگوی پژوهش در موضوع اسلام و دنیای متجدّد با الهام از اندیشه های استاد مطهری

علی اصغر خندان

چگونه می توان در دنیای جدید دیندار بود، یا به عبارت دیگر چگونه می توان میان ارزشها و تعالیم اسلامی و مقتضیات دنیای جدید توازن برقرار ساخت. مهمترین بستر پژوهش برای پاسخگویی به پرسش فوق بحث سنت و تجدد است. محورهای پیشنهادی برای پژوهش در ذیل موضوع سنت و تجدد با هدف پاسخگویی به پرسش مورد نظر عبارتند از 1- شناخت سنت 2- شناخت تجدد 3- تعارض سنت و تجدد 4- نقد سنت 5- نقد تجدد 6- جمع سنت و تجدد 7- پژوهش پیرامون یکی از مصادیق تعارض سنت و تجدد 8- بررسی دیدگاه اندیشمندان مختلف در این باره.

مهمترین مؤلفه سنت را می توان این دانست که تحقیق عمیق در ابعاد و زوایای آن لازمه اجتناب ناپذیری برای پاسخگویی به شبهات و فائق آمدن بر مشکلات جهان جدید است. در تعریف تجدد نیز مانند سنت نوعی ابهام و نارسایی وجود دارد ولی نکته قابل توجه اینجاست که آنچه در شناخت تجدد اهمیت دارد اموری است که غفلت و بی توجهی به آنها در دین اثر سوء برجای می گذارد. از نظر استاد مطهری تغییرات زمانه بر دو قسم هستند، انحرافات زمانه که باید با آنها مبارزه کرد و مقتضیات زمانه که باید از آنها پیروی کرد. حال برای پاسخگویی به سؤال مطرح شده باید ابتدا به شناخت سنت و تجدد و درک تعارض آنها و در نهایت به ارائه راهی برای رفع تعارض آن دو اقدام کنیم.

هدف و اهمیت پژوهش

هدف نهایی از این طرح، زمینه سازی برای پاسخگویی به این پرسش است كه «چگونه می توان در دنیای جدید دیندار بود؟»، به عبارت دقیق تر و كامل تر «چگونه می توان میان ارزش ها و تعالیم اسلامی و میان دستاوردها و مقتضیات دنیای جدید توازن برقرار ساخت؟».

بر این باوریم كه این پرسش اصلی ترین، زیربنایی ترین و سرنوشت سازترین موضوع شایستة پژوهش است و از این رو قبل از بیان گام ها و مراحل پژوهشی، لازم است قدری دربارة پرسش فوق و اهمیّت آن توضیح دهیم.

پیامبر اكرم (ص) فرمودند: «یأتی علی الناس زمان الصابر منهم علی دینه كالقابض علی الجمره»[1]، زمانی می رسد كه هر كس بر دین خود صبر كند و بتواند دینش را حفظ نماید، مانند كسی است كه آتش برافروخته را در دست نگاه دارد. این تمثیل حضرت ختمی مرتبت، دشواری و اهمیت دینداری در دورة آخرالزمان را بیان می كند كه تحقق آن را در دوران كنونی بخوبی می یابیم.

ممكن است با منحصر دانستن دین در حیطة مسایل و عبادات فردی، مسألة دینداری در دنیای جدید امر سهلی بنماید و پاسخ های ساده انگارانه ای را برانگیزد كه مثلاً: شخص دیندار می تواند خداپرست باشد و به عبادات خود عمل نماید و در عین حال از محصولات صنعت و تكنولوژی دنیای جدید استفاده كند كه به ارزش های دینی و اخلاقی لطمه وارد نشود، و این، امری كاملاً دست یافتنی است.

برای نشان دادن ساده انگارانه بودن پاسخ فوق و بیان اهمیت پرسش از چگونگی دینداری در دنیای جدید تذكر چند نكته ضروری است. نكتة اوّل آنكه باید میان دینداری مقلّدانه و محقّقانه تفكیك نمود. شاید دیندار مقلّد با بستن همة درها بر خود و نشنیدن یا نشنیده گرفتن هر سخن مخالف و با كنار گذاشتن دغدغة حقانیت بتواند دینداری ضعیف و ناتوان خود را در دنیای جدید حفظ كند، امّا اگر اصل را بر تحقیق در دینداری دانستیم ـ كه حقّ نیز چنین است ـ و در این راه به توصیة خود دین، عقل را همسنگ با دین محترم شمردیم[2]، و راه را بر عقاید مخالف نبستیم، پرسش از چگونگی امكان دینداری در دنیای جدید اهمیت می یابد. به ویژه اگر فراموش نكرده باشیم كه انسان محوری دنیای جدید و عقل مداری انسان جدید موجب شده همه چیز و از جمله دین و دینداری با پیمانة عقل سنجیده شود و انبوهی عظیم از عقاید مخالف در مقابل دین و دینداران عرضه شود. در این راه بسیار معدودند كسانی همچون استاد مطهری كه از این معركة آراء و از عرضة عقاید مخالف استقبال كنند و بگویند: «من به جوانان و طرفداران اسلام


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری