• لیست فهرست خالی می باشد
/90

کتاب نقد/سال دوم/شماره پنجم و ششم، ص 221

___________________________

عیار علوم بشری بوده و کاملا وابسته به آن می باشد،لذا هرگونه تغییر و تحول در علوم بشری به تغییر معرفت دینی می انجامد.مترجمین ایرانی این رویکرد، افراط را بجائی رساندند که حتّی تک تک گزاره های دینی را تابع تک تک قضایای ظنّی و تئوریک علوم تجربی دانستند.ارتباط عام معارف بشری،تغذیه معرفت دینی از معارف بشری و وابسته بودن کامل معرفت دینی به معارف بشری و در نتیجه،عدم استقلال معارف دینی، نتیجه ای جز نسبیت مطلق معرفت دینی در بر نخواهد داشت که البته خود آقایان،نیز به این نتیجه ملتزم شده اند.

در محافل و نشریات علمی کشور تاکنون نقدهای متعدّد و دقیقی به این رویکرد که مآلا به انکار معارف مستقلّ دینی می انجامد،متوجه شده است امّا مقاله ای که در پیش رو دارید در پی آن است که دیدگاه شهید آیت ا... مطهری را به اجمال در باب نسبیّت معرفت دینی در آثار آن استاد فرزانه که شهید دفاع از خلوص و استقلال معارف اسلامی بود،اشاره کرد:

 

1-تئوری"ثابت و متغیر"در دین

از مسائل مهمی که همهء احیاگران پیشین بدان اهتمام ورزیده اند کشف رابطه میان ابدیّت و تغییر بوده است. استاد مطهری معتقد بود که در دین،دو عنصر وجود دارد:

1-اصول و کلیات ثابت که هیچگاه لباس تغیّر به خود نمی پوشند.

2-فروعات و جزئیات متغیر که مبتنی بر آن اصول ثابت هستند.

به نظر ایشان اصول ثابت،نقش"روح"و فروعات و جزئیات متغیّر،نقش"جسم دین"را دارند.

به تعبیر دیگر ایشان بر این باور بود که دین،پوستی دارد و مغزی،ظاهری دارد و باطنی،روحی دارد و جسدی.مغز و روح و باطن دین،چون گوهری است که توسط پوست،ظاهر و جسد مورد محافظت قرار می گیرد.آنچه که در طول اعصار و قرون با شرایط اجتماعی،فرهنگی نیازهای زمان،علوم و...برخورد می کند و تغییرات را پذیرفته و لباس نسبیّت به تن می کند و خود را به تناسب آنها آرایش و پیرایش کرده و با آنها همگون و همنشین می شود پوست،ظاهر و جسد دین است ولی گوهر و ارکان در هر سه بعد عقائد و اخلاق و احکام،ثابت و جاوید است. «1»


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری