• لیست فهرست خالی می باشد
/90

 

2. مغالطه و خلط نسبیت گرایی فرهنگی با نسبیت اخلاقی، وبه عبارت دیگر خلط امور واقعی یاگزاره های توصیفی با امور یا گزاره های هنجاری;

 

3. افول دین در جوامع غربی. (12)

دیدگاه شهید مطهری درباره علل گرایش به نسبیت اخلاقی

 

شهید مطهری معتقد است طرفداران نظریه نسبیت اخلاق، مفهوم واقعی اخلاق را درست درک نکرده (13) و به عبارتی خلط بین مفهوم و مصداق کرده اند، یعنی توجه نکرده اند که:

 

آنچه در باب حق و عدالت و اخلاق متغیر است شکل اجرایی و مظهر عملی آن هااست نه حقیقت و ماهیت شان (14) .

پیامدهای نسبیت در اخلاق

 

هر یک از دو قول نسبیت یا مطلق بودن اخلاق، تبعاتی دارد که طرفداران آن نظریه باید بر آن ملتزم باشند.

 

شهید مطهری در بحث از «وجود مطلق » قول به نسبیت را منتهی به نفی واجب الوجود و بلکه هر موجود غیر زمانی و غیر مکانی و در نهایت ماتریالیسم می داند. (15)

 

همچنین در باب پی آمدهای نسبیت اخلاق معتقد است:

 

با قبول نسبی بودن اخلاق نمی توانیم یک طرح اخلاقی برای همه بشر آن هم در همه زمان ها ارایه کنیم و هر طرح اخلاقی از طرف هر مکتبی اعم از اسلام وغیر اسلام عرضه شود باید محدود به منطقه خاص و زمان خاص و شرایطمخصوص باشد و طبعا در جای دیگر باید چیز دیگری به جای آن حکومت کند (16)

 

علاوه بر این به تاثیر نسبیت در تربیت نیز اشاره کرده و می گوید:

 

اگر اخلاق نسبی باشد دیگر نمی توانیم اصول ثابت و یکنواخت برای تربیت پیشنهاد کنیم (17) .

 

و در نهایت با قبول نسبیت اخلاق، دیگر اخلاق از جنبه اخلاقی بودن خارج شده و به صورت یک سلسله آداب در می آید، نه آن امر مقدسی که واقعافضیلت و خیر است (18) .

ادله قائلین به نسبیت اخلاق و رد آن ها

 

استاد مطهری در ضمن بحث های خود دلیل هایی را از قول طرفداران نسبیت اخلاق نقل کرده سپس به آن ها پاسخ می دهد که تلخیصی از آن را در ادامه می آوریم.

 

صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری