/90

مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 19، ص: 82

عنوان بود و به همین جهت مواجه با عکس العمل مخالف از طرف عموم مسلمین نگردید.

به هر حال نفوذ و شخصیت خلیفه و تعصب مردم در پیروی از سیرت و روش کشورداری او سبب شد که این قانون در محاق نسیان و فراموشی قرار گیرد و این سنت که مکمل ازدواج دائم است و تعطیل آن ناراحتیها به وجود میآورد، برای همیشه متروک بماند.

اینجا بود که ائمه اطهار- که پاسداران دین مبین هستند- به خاطر اینکه این سنت اسلامی متروک و فراموش نشود آن را ترغیب و تشویق فراوان کردند. امام جعفر صادق علیه السلام میفرمود: یکی از موضوعاتی که من هرگز در بیان آن تقیه نخواهم کرد موضوع متعه است.

و اینجا بود که یک مصلحت و حکمت ثانوی با حکمت اوّلی تشریع نکاح منقطع توأم شد و آن کوشش در احیاء یک «سنت متروکه» است. به نظر این بنده آنجا که ائمه اطهار مردان زندار را از این کار منع کردهاند به اعتبار حکمت اوّلی این قانون است، خواستهاند بگویند این قانون برای مردانی که احتیاجی ندارند وضع نشده است، همچنانکه امام کاظم علیه السلام به علی بن یقطین فرمود:

«تو را با نکاح متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بینیاز کرده است.».

و به دیگری فرمود:

«این کار برای کسی رواست که خداوند او را با داشتن همسری از این کار بینیاز نکرده است. و اما کسی که دارای همسر است، فقط هنگامی میتواند دست به این کار بزند که دسترسی به همسر خود نداشته باشد.».

و اما آنجا که عموم افراد را ترغیب و تشویق کردهاند، به خاطر حکمت ثانوی آن یعنی «احیاء سنت متروکه» بوده است زیرا تنها ترغیب و تشویق نیازمندان برای احیاء این سنت متروکه کافی نبوده است.

این مطلب را بهطور وضوح از اخبار و روایات شیعه میتوان استفاده کرد.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری