/90

مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 8، ص: 26

مقصود است تناهی علل فاعلیه است. میگفتند که یک شئ مادی دارای چهار علت است: علت فاعلی، علت مادی، علت صوری، علت غائی. در اینجا میخواهند بگویند تمام این علل متناهی است؛ یعنی اگر یک شئ، فاعلی داشته باشد و فاعل آن هم فاعلی داشته باشد و باز فاعل آن هم فاعلی داشته باشد، این سلسله نمیتواند غیرمتناهی باشد، منتهی میشود به فاعلی که لا فاعلَ له؛ و نیز اگر شئ غایتی داشته باشد و آن غایت هم غایتی داشته باشد و آن غایت هم غایتی، باز باید منتهی شود به غایتی که لا غایةَ له، و آن غایةالغایات است که در مبحث «غایات» از آن بحث میشود؛ و همچنین اگر شئ مادهای داشته باشد و آن ماده هم مادهای داشته باشد و آن ماده هم مادهای، باز در نهایت امر باید منتهی شود به مادهای که لا مادةَ له؛ و بالاخره اگر شئ صورتی داشته باشد و آن صورت هم صورتی داشته باشد و آن صورت هم صورتی، باز باید منتهی شود به صورتی که لا صورةَ له.

همه اینها از لحاظ اصل مدعا نیازمند به توضیح است، زیرا ممکن است کسی چنین فرض کند که چه مانعی دارد که فاعل دارای فاعلی باشد و آن فاعل هم فاعلی داشته باشد الی غیرالنهایة، بعد هم استشهاد کند به اینکه خود حکما چنین قائل هستند؛ و نیز ممکن است در باب علت غائی و علت مادی و علت صوری همین حرف را بزند. ولی چنانکه بعد بیان خواهیم کرد محل بحث کاملًا روشن خواهد شد.

مباحث طرح شده در این فصل

شیخ در ابتدای فصل میگوید: «فی تناهیالعلل الفاعلیة و القابلیة» یعنی بحث در تناهی علل فاعلی و قابلی است. اما چنانکه شرح داده خواهد شد بحثش به تناهی علل فاعلی و قابلی اختصاص ندارد، بلکه شامل علت صوری و علت غائی هم میشود. این را بعد بیان خواهیم کرد.

شیخ میگوید حال که بحث ما به اینجا رسیده است، سزاوار است که سخن خود را به بحث در باره مبدأ اوّل از برای وجود و تمام هستی پایان دهیم، آنکه مبدأ تمام هستی است. بحث اول در این است که آیا چنین مبدئی وجود دارد یا وجود ندارد؟

آیا هستی، مبدئی که از او ناشی شده باشد دارد یا ندارد؟ اگر اصل مبدأ برای هستی ثابت شد و معلوم شد که هستی مبدأ دارد و آن مبدأ قهراً از غیر خود نیست، آنوقت سخن در این خواهد بود که آیا مبدأ وجود واحد است یا میتواند متکثر باشد؟ و به


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری