• آینده انقلاب اسلامی ایران
/90

آیندۀ انقلاب اسلامی ایران، ص: 15

دیباجه

شعری از شهید آیتاللَّه مطهری در غم فراق امام خمینی

بعد از 15 خرداد که در زندان شهربانی بودیم آقای بکائی تبریزی اشعار ذیل را که از مردی به نام «ذوالقدر» میباشد در پشت مثنوی من به عنوان یادگار نوشتند:

نشد ابرو خم از سنگینی بار قفس ما را

 

که این سنگین سبکتر باشد از بال مگس ما را

به رغم عدل و آزادی خلاف هر چه در عالم

 

به جرم راستی افکنده در زندان عسس ما را

تُنُک پر مایگان توبه فرما را ز ما برگو

 

گرانجانیم و نتواند خریدن هیچ کس ما را

خود آزادی به دست آور که کس نفرستد این گوهر

 

از آن سوی بحار و ساحل رود ارس ما را

دموکراتش لقب بخشند هر خود رأی و خودکامی

 

در این مکتب که معنی واژگون گردیده اسما را

ز بیتالمال ملت گنجها سهم تبه کاران

 

بیات آجر و صبحانه آب و عدس ما را

 

 

 

*** اینجانب با این که فاقد طبع شعر است یک روز اشعار بالا را با ابیات ذیل استقبال کرد:

ز منزلگاه آن محبوب، یاران را خبر نَبْوَد

 

همی آید به گوش از دور آواز جرس ما را

صبا از ما ببر یک لحظه پیغامی به روحاللَّه

 

که ای یاد تو مونس روز و شب در این قفس ما را

به رغم کوشش دشمن نخواهد بگسلد هرگز

 

میان ما و تو پیوند تا باشد نفس ما را

سزاوار تو ای جان کنج زندان نیست منزلگه

 

سزد گر خون ببارد از دو دیده هر نفس ما را

 

 

 

 

رواق منظر دیده مهیای قدوم تو

 

کرم فرما و بپذیر از صفا این ملتمس ما را

تمام ملت ایران فکنده چشم بر راهت

 

به راه عدل و آزادی، نه باک از هیچکس ما را

 

 

 

 


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری