• کلیات علوم اسلامی
/90

کلیات علوم اسلامی، ص 320

دیگر نیز در فقه دارد. قدما تا حدود یک قرن پیش اگر در فقه «شیخ» بهطور مطلق میگفتند مقصود شیخ طوسی بود و اگر شیخان میگفتند مقصود شیخ مفید و شیخ طوسی بود.

شیخ طوسی یکی از چند چهره معروفی است که در سراسر فقه نامشان برده میشود. خاندان شیخ طوسی تا چند نسل همه از علما و فقها بودهاند. پسرش شیخ ابوعلی ملقب به «مفید ثانی» فقیه جلیل القدری است و بنا بر نقل مستدرک الوسائل «1» او کتابی دارد به نام امالی و کتاب النهایه پدرش را نیز شرح کرده است.

مطابق نقل کتاب لؤلؤ البحرین دختران شیخ طوسی نیز فقیهه و فاضله بودهاند.

شیخ ابوعلی فرزندی دارد به نام شیخ ابوالحسن محمد، بعد از پدرش ابوعلی مرجعیت و ریاست حوزه علمیه به او منتقل شد و بنا بر نقل ابن عماد حنبلی در کتاب شذرات الذهب فی اخبار من ذهب «2» در زمان این مرد بزرگ طلاب علوم دینی شیعه از اطراف و اکناف به سوی او میشتافتهاند و او خود مردی پارسا و زاهد و عالم بوده است. عماد طبری گفته است اگر صلوات بر غیر انبیا روا بود من بر این مرد صلوات میفرستادم. او در سال 540 درگذشته است «3»

8. قاضی عبد العزیز حلبی، معروف به ابن البَرّاج. شاگرد سید مرتضی و شیخ طوسی است. از طرف شیخ طوسی به بلاد شام که وطنش بود فرستاده شد. بیست سال در طرابلس شام قاضی بود. در سال 481 درگذشته است. کتابهای فقهی او که بیشتر نام برده میشود یکی به نام مهذّب است و دیگری به نام جواهر..

9. شیخ ابوالصلاح حلبی. او نیز اهل شامات است. شاگرد سید مرتضی و شیخ طوسی بوده و صدسال عمر کرده است. در ریحانة الادب مینویسد که او شاگرد سلّار بن عبد العزیز آتی الذکر نیز بوده است. اگر این نسبت درست باشد میبایست

ابوالصلاح سه طبقه را شاگردی کرده باشد! کتاب معروف او در فقه به نام کافی است.

در سال 447 درگذشته است. اگر عمر او صد سال بوده است و در 447 هم وفات کرده باشد او از هر دو

______________________________
(1) جلد 3، صفحه 498

(2) جلد 4، صفحه 126 و 127

3)  قسمتهای مربوط به شیخ ابوالحسن فرزند شیخ ابوعلی از یادداشتی است که دوست عالیقدر، دانشمند محترم آقای نصراللَّه شبستری تبریزی مرقوم فرمودهاند و ایشان آن را از علامه سید محمد صادق آل بحرالعلوم در مقدمهای که بر رجال شیخ طوسی نوشتهاند نقل کردهاند.

 


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری