• لیست فهرست خالی می باشد
/90

فصلنامه علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز > دوره 5/ شماره 2/بهار1369/ ص: 6

 

    سمینارها و گردهمایی های بین المللی در دهه گذشته می تواند به عیان مؤید این ادعا باشد (1) .یکی از زمینه های مهم در این نوع مطالعات بررسی و مقایسه اندیشه متفکران مسلمان با غیر مسلمانان است.در این بررسی ها غالبا مطالعات غربی ملاک و معیار قرار می گیرد و نظرات اسلامی با آنها سنجیده می شوند.این روش امکان شناخت صحیح را در یک مطالعه تغایری ساده بکلی از میان بر می دارد.

 

 

برای مقابله با این وضع و پرهیز از سوء برداشتها و تفسیر و توجیهات ناصحیح به مجموعه ای از مطالعات تطبیقی نیاز است که در آن وجوه اختلاف و اشتراک بین اندیشه های این دو دسته از متفکرین روشن شود و زمینه های متفاوت به خوبی از یکدیگر متمایز گردد.

در این مقاله نظریات استاد شهید مرتضی مطهری در رابطه فرد و جامعه با نظریات اریک فروم، مقایسه شده و کوشش کرده ایم تا وجوه اشتراک و اختلاف بین اندیشه های این دو متفکر را روشن کنیم.به سخن دیگر، هدف بررسی این مساله است که هر یک از این دو متفکر در زمینه اصالت فرد و جامعه دارای چه آراءو نظراتی هستند و رابطه بین فرد وجامعه را چگونه تبیین می کنند.

روش تحقیق

در این مطالعه از روش تطبیقی استفاده شده است.روش تطبیقی بر منطق ساده تغایر استوار است.تغایر وسیله تمیز می باشد.اگر قادر به تمیز غیریت هر موضوعی از دیگر موضوعات نباشیم حتی تشخیص اولیه آن موضوع نیز ممکن نخواهد بود.هر چه تمیز غیریت تبیینی تر و دقیق تر باشد شناخت ما از موضوع نیز بیشتر و روشنتر خواهد بود.

در موضوعات ساده امکان خطا از طریق چنین شناختی بسیار اندک است، و لیکن در موضوعات پیچیده هر مقدار که پیچیدگی بیشتر شود امکان وقوع خطا نیز بیشتر می شود. خطا از سه وجه ممکن است وارد این گونه مطالعات گردد:وجه اول آن است که مقایسه موضوعات در سطوح مختلف صورت گیرد.یعنی مجموعه یا کل سیستم یک موضوع با زیر مجموعه موضوع متناظرش مورد مقایسه قرار گیرد.بطور مسلم حاصل و نتیجه چنین مقایسه ای نمی تواند منعکس کننده صحیح و درست موضوع مورد مطالعه باشد.وجه دوم وقتی بوقوع می پیوندد که خصلتی از یک جانب تطبیق مبنای قضاوت در مورد جانب دیگر قرار گیرد. در این صورت یک طرف تطبیق مبنای ارزیابی طرف دیگر می باشد.وجه سوم در صورتی


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری