/90

ماهنامه اندیشه وتاریخ سیاسی ایران معاصر(زمانه)، سال سوم، شماره20، اردیبهشت 1383، ص44

عنوان مقاله: تمدن اسلامی/ موزه ای بی حصار تبیین تمدن اسلامی در نگاه سید قطب، سید جمال الدین اسد آبادی، شهید مطهری و امام خمینی(ره) (8 صفحه)

نویسنده : نوری مطلق، علی

اشاره:

علیرغم آنکه تمدن اسلامی از نظر وسعت جغرافیائی امتداد زمانی و عمق و عظمت علمی و هنری در تاریخ بشری بیمانند بود و هیچ حوزة تمدنی دیگری نتوانسته بود تا به این حد در فراخنای جهان بشریت گسترده شود و قریب هفت قرن پابرجا بمان و آن همه تاثیرات شگرف بر تاریخ بشر بگذارد، اما به محض شروعشدن نوزائی تمدن مغربزمین و جاریشدن زرق و برق انقلاب صنعتی، گوئی چشم عقل مردم بسته شد و آن عظمت بیمانند را بکلی فراموش کردند. فراموشی و از خودبیگانگی ملل شرق و به ویژه مسلمین یکی از مهمترین لوازم و شرایط برای بقا و توسعه تمدن مبتنی بر استثمار غرب جدید بود؛ لذا به این بیماری و بیعاری شرقیان هر چه بیشتر دامن زدند و حتی در بستر پژوهشها و فرآوردههای علمی ـ فرهنگی نیز بر عظمت و اعتلای بیمانند مسلمانان در تاریخ تمدن بشری، غبار فراموشی و غفلت نشاندند.

اما با وقوع انقلاب اسلامی ایران و بنیانگذاری پایگاه تمدن اسلامی توسط حضرتامام خمینی(ره) در کشوری ریشهدار و پابرجا چون ایران آن جامهای زهرآگین غفلت را واژهگونه ساخت و بار دیگر تمدن اسلامی جوانه زد و در حال تناورشدن است. در این راه البته که اندیشمندان و نخبگان بودند که بسترسازی کردند و پایههای اولیه و نژادهای نخستین را به وجود آوردند. چه حکومتگرانی همچون کریمخان زند، عباس میرزای قاجار و امیرکبیر و چه اندیشمندان همچون سیدقطب، سیدجمالالدین اسدآبادی، اقبال لاهوری، سیدحسن مدرس، علامه مطهری و امام خمینی(ره)؛ که هر کدام به نوبة خود بسترهای علمی و عملی احیاء تمدن اسلامی را فراهم ساختند تا اینکه به انقلاب شکوهمند اسلامی منجر شد. در مقالهای که پیش روی شماست به بررسی گوشههائی از نظریات چهار شخصیت بزرگ احیاءگر در تاریخ معاصر اسلام مورد توجه قرار گرفته است که میتواند مشوق خوانندگان عزیز در مطالعات و پژوهشهای بیشتر باشد.

***

تمدن اسلامی از نظرگاه دانشمندان اسلامی تاکنون بارها از زوایای گوناگون مورد توجه و کنکاش قرار گرفته است. این تحقیقات در بسیاری موارد تنها صبغه تحلیلی داشته، و از سوی کسانی ارائه می گردد که مستقیما در ایجاد آن تمدن نقش نداشته اند. شرایط اجتماعی و اقلیمی، خصوصیات فردی و حکومتی، فشارها، اختناقها و یا آزادیها، همچنین حوزهگسترده دانش افراد ونوع نگرشی که از لحاظ مکتب فکری، به دین اسلام داشته اند، تاثیرات بسیاری بر این تحلیلها برجای گذاشته اند. چنانچه بخواهیم نظریات تمامی دانشمندان اسلامی را در این مورد بررسی کنیم، قطعا در این مجال نمی گنجد و خود کتابی مستقل می طلبد. خوانندگان محترم می توانند در این زمینه به کتابهای مرجعی همچون دائره المعارف بزرگ اسلامی و یا کتابهای دیگری که نظرات اندیشمندان اسلامی از ابتدا تاکنون را مورد توجه قرار داده اند، مراجعه نمایند. در این مقاله سعی شده بخشی از باورهای چهارتن از صاحبنظران تمدن اسلامی را که خود نیز در شکل گیری آن تاثیر گذار بوده اند، یادآور شویم. از آنجا که برای بررسی یک جریان تاریخی هر چه به گذشته بازگردیم نتیجه گیری دقیق تر و بهتر خواهد بود، چهارتن از متفکرین تمدن اسلامی گزینش شده اند که عبارتند از؛ سید قطب، سید جمال الدین اسدآبادی، شهید مرتضی مطهری و امام خمینی(ره). البته این بدان معنی نیست، که در این فاصله زمانی اندیشمندان و یا نظریات دیگری در این زمینه نداشته ایم بلکه به علت کوتاهی مقال و تاثیرات ژرفی که این صاحبنظران بر روند شکلگیری تمدن معاصر اسلامی داشته اند، بدان بسنده می شود. پر واضح است، که موارد ذکر شده در این گفتار تمامی نظرات ایشان در زمینه تمدن اسلامی را برنمی تابد و تنها مشتی از خروار است تا علاقه مندان را به تحقیق و مراجعه بیشتر در منابع مربوطه تحریک نماید.

در خصوص دامنه تاثیر این اندیشمندان باید گفت؛ سید قطب، بر نگرش به تمدن اسلامی در مصر و حوزه پیرامون آن، سید جمال برتمامی شرق اسلامی و شهید مطهری و امام خمینی(ره) بر انقلاب اسلامی ایران به عنوان بزرگترین پیامد تمدن اسلامی از آغاز تا کنون تاثیر گذار بوده اند.

سید قطب و تمدن اسلامی

جامعه اسلامی تنها یک شکل تاریخی مجرد نیست که از خاطرات و آرمانهای پیشین سخن بگوید. جامعه اسلامی، جامعه ای در تلاش برای رفاه و آسایش حال و آرزوی سعادت آینده، زندگی ساز و آینده نگر میباشد. هدف ایدئولوژی اسلام ایجاد امکان برای حفظ شرافت و احترامی در خور انسان برای تمام ابنای بشر است. اسلام برای امروز و فردای نوع بشر و بازیابی ارزش و شرف راستین آن دارای هدف و برنامه است تا بلندی مقام و علو مرتبه یابد و از جاهلیت و زندگی جاهلی که او را در مرحله ای از خواری و پستی حیوانی نگاه داشته، نجات دهد. حال چه زندگی ملت های پیشرفته صنعتی و مادی و یا زندگی عصر جاهلی ملل عقب مانده باشد. هدف اصلی را که بدان اشاره کردیم، هرگز انسان بدان نائل نخواهد شد مگر دورانی که تمدن اسلامی پایه گذاری شود. بنابراین لازم است، آنچه را که بدان به عنوان تمدن اسلامی توجه و ایمان داریم روشن گردد. تمدنی که اصل انسانی و پایگاه شرف انسان در مرتبه والای آن پایه گذاری شود جامعه ای نیست که همه پیشرفتهای آن فقط در زمینه صنایع اقتصاد و علم باشد در حالیکه اصل انسانی و پایگاه شرف انسان در آن جامعه عقب مانده و در مراحل پایین تری قرار داشته باشد. این اصل، پنداری و تصوری نیست بلکه اصلی است عینی، حقیقی و واقعی که امکان تحقق و دست


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری