• پانزده گفتار
/90

پانزده گفتار، ص: 14

این اسلام است تنها قدرتی که میتواند این نیازهای جهانی را رفع کند و این دردمندیهای جهانی را شفا بخشد.

اصل نیاز

اصل نیاز و احتیاج، اصلی است که در فلسفه و در علوم مورد استعمال زیادی دارد و اساساً خلقت بر اساس نیاز و احتیاج به وجود آمده است. بگذریم از آنچه که فلاسفه در باب مناط احتیاج به علت، میگویند احتیاج و امکان است، حتی در علوم جزئی نقش نیاز و احتیاج فوق العاده روشن شده است. نمیخواهم در مقدمه معطل بشوم، همین مقدار میخواهم اشاره کنم که در نظام آفرینش، تنها چیزی قابل بقاست که مورد نیاز بوده باشد و همان مورد نیاز بودن ضامن بقای اوست. به عبارت دیگر تنها چیزی قابل بقاست که اثر نیک و مفید نسبت به سایر اجزای عالم و پیکره عالم داشته باشد. اگر بیخاصیت و بیاثر باشد، محکوم به زوال و فنا و نیستی است.

قرآن میفرماید: فَامَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفاءً وَ امّا ما ینْفَعُ النّاسَ فَیمْکثُ فِی الْارْضِ. اوّل مثلی ذکر میکند. باران را مثل میزند که به کوهساران میبارد، سیلی جاری میشود، این سیل رودخانهها و جویها را پر میکند. در برخوردی که این سیل [با اشیاء سر راه خود] میکند و به علت خلطهایی که پیدا میکند کفهایی بر روی سیل پیدا میشود. احیاناً و بلکه همیشه این کف روی سیل را میپوشاند. قرآن میفرماید مَثَل آنچه که مفید و حق است مَثَل آن سیل است و مَثَل آنچه که مفید و مؤثر و مورد نیاز نیست مَثَل آن کف روی آب است. کف میرود، هوا میشود ولی آب باقی میماند و نتیجه میبخشد. بعد میفرماید بهطور کلی: وَ امّا ماینْفَعُ النّاسَ فَیمْکثُ فِی الْارْض..

زیست شناسها میگویند در اعضا و جوارح پیکره یک موجود زنده،


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری