• علل گرایش به مادیگری
/90

علل گرایش به مادّیگری، ص: 102

آن عوض شود- غیر ممکن است. از طرف دیگر، میبینیم که هر اندازه علوم سیر تکاملی انجام میدهند و توسعه مییابند، مسأله اینکه اشیاء و بالاخص جانداران یک قوس صعودی تکاملی را طی میکنند، بیشتر ثابت و مبرهن میگردد. نتیجه این دو مقدّمه این است که علوم- بالاخص علوم زیستی- در جهت ضدّ خدا شناسی گام برمیدارند.

چنانکه میدانیم نظریات لامارک و داروین، خصوصاً شخص اخیر، غوغایی در اروپا به پا کرد. داروین با اینکه شخصاً مردی معتقد به خدا و مذهب بود و میگویند در لحظات احتضار، کتاب مقدّس را به سینه چسبانیده بود و خود وی مکرّر در نوشتههایش ایمان خود را به خداوند اعلام میکند، نظریاتش صد در صد ضدّ خدا معرّفی شد.

ممکن است گفته شود ترانسفورمیسم به طور کلّی (خصوصاً داروینیسم با توجّه به فرضیه وی در این باره که اصل انسان از میمون است اگر چه بعد مردود گشت) از آن جهت ضدّ خدا شناخته شد که برخلاف مندرجات کتب مقدّس مذهبی بود؛ زیرا کتب مذهبی عموماً خلقت انسان را از یک انسان اوّلی به نام «آدم» میدانند که ظاهر این است که او مستقیماً از خاک آفریده شده است. علیهذا بحقّ و بجا بوده که داروین و داروینیستها، بلکه همه طرفداران تکامل، ضدّ خدا شناخته شوند، زیرا به هیچ وجه

نمیتوان میان اعتقاد به مذهب و اعتقاد به اصل تکامل آشتی داد. چارهای نیست از اینکه از ایندو یکی اختیار و دیگری رها شود.

جواب این است که اوّلًا آنچه علوم در این زمینه بیان داشتهاند فرضیههایی است که دائماً تغییر کرده و اصلاح شده و یا


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری