حکمتها و اندرزها، جلد 1، ص: 10
دارد که تمام شدنی نیست «1» این مَثَل درباره کسانی است که درخت خداشناسی در زمین روحشان روییده باشد. شاخههای این درخت عبارت است از اعتقاد به نبوّت و ولایت و وجود ادیان و راهنمایان الهی و همچنین اعتقاد به حقانیت جهان و اینکه جهان به حق و عدالت برپاست، اجر نیکوکاران ضایع نمیگردد و کیفر بدکاران به آنها خواهد رسید، و امثال این امور. میوههای این درخت، شرافت و کرامت است، عفت و تقواست، احسان و گذشت و خدمت و فداکاری است، رضایت و آرامش قلب و اطمینان و سعادت است. آنگاه مثَل دیگر ذکر میکند و میفرماید:
اما مثَل سخن ناپاک و بیحقیقت مثَل درختی است که ریشهای نداشته باشد، قرار و ثبات و آرامشی نداشته باشد، اندک بادی آن را از ریشه میکند «2»
راستی همینطور است. احیاناً دیده میشود که افرادی را به نام حمایت از نژاد و قومیت و یا حمایت از یک مسلک و عقیده اجتماعی تحت تأثیر پارهای از تلقینات و القائات قرار میدهند و موقتاً آن بدبختها و بیچارهها احساسات کاذبی پیدا میکنند و ممکن است گاهی جان خود را نیز در این راهها از کف بدهند، اما همین افراد همینکه اندک فرصتی پیدا میکنند و با خود میاندیشند نمیتوانند منطقی برای عمل خود بیابند؛ با اندک تأمل و با یک تذکر کوچک از ناحیه شخص دیگر مانند
______________________________
(1). ابراهیم/ 24 و 25 [ترجمه آیات، ترجمه لفظ به لفظ نیست.]
(2). ابراهیم/ 26