• نبوت
/90

نبوت، ص11

مسأله مرموزی است. آیا اصلا معجزه وجود داشته است و میتواند وجود داشته باشد؟ آیا معجزه ضد علم است یا ضد علم نیست؟ علم و معجزه آیا با هم ناسازگارند یا ناسازگار نیستند؟

به نظر من میآید که بحثهای اساسی در باب نبوت همین سه بحث است: یکی [اینکه آیا] نیاز [به دستورات الهی] هست یا نیست و اگر هست از چه راه؟ دیگر اینکه این کیفیت ارتباط چگونه کیفیتی است؟ و سوم اینکه معجزات که دلیل و آیت پیغمبران است چیست و چگونه بوده است و ماهیت معجزه چیست، رابطهاش با علم چه رابطهای است؟

البته مسائل دیگری هم در اینجا هست گو اینکه به اندازه این مسائل، اساسی نیست ولی به هر حال آنها هم مسائل مهمی است.

«نبی» و «رسول»

مثلا یکی از مسائل که از نظر قرآنی خیلی قابل بحث است این است که در قرآن، هم تعبیر «نبی» آمده است و هم تعبیر «رسول»، نبی و رسول، نبیین و رسل؛ آیا نبوت با رسالت فرق میکند، یعنی دو مقام و دو خصوصیت است؟ یا نه، یک چیز است که با دو اسم تعبیر شده است؟ کلمه «نبی» از ماده «نبأ» است. نبأ یعنی خبر، البته خبرهای مهم و عظیم و خبرهای صادق. گویا هر خبری را «نبأ» نمیگویند، کلمه «حدیث» یا «خبر» را ممکن است بگویند ولی کلمه «نبأ» یک اهمیت دیگری دارد. نبی یعنی خبر دهنده. چون انبیاء از خدا خبرهایی آورده و به مردم دادهاند، به این اعتبار به آنها گفتهاند «نبی».

کلمه «رسول» از ماده «رسالت» است که اصل معنایش رهایی است در مقابل قید. «مرسَل» در زبان عرب یعنی رها شده، در مقابل «در قید شده». مثلا اگر مویی را همین طور رها کنند به پایین، میگویند «ارْسَلَهُ» یعنی رهایش کرد، اما اگر مو را با سنجاقی ببندند این نقطه مقابل ارسال است. ولی این کلمه را در مطلقِ موردِ فرستادن [به کار میبرند.] وقتی که کسی، کسی یا چیزی را از جایی به جایی میفرستد، به آن میگویند «ارسال»، و «رسول» یعنی فرستاده به طور کلی.

نمایندگانی را که مثلا یک امیر، یک پادشاه از پیش خودش نزد یک نفر دیگر میفرستد معمولا در زبان عربی «رسول» میگویند. «رسولی فرستاد» یعنی


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری