• امدادهای غیبی در زندگی بشر
/90

 

 

امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص 153

است. جامعهها در حساسیت نشان دادنها با یکدیگر اختلاف دارند. اشتباه است اگر خیال کنیم که یک جامعه به اصطلاح دینی حساسیتهایش همیشه رنگ و شکل دینی دارد و احیاناً انگیزه دینی هم دارد؛ ولی آیا اگر حساسیتها در موضوعات دینی بود و حتی انگیزهها هم دینی بود کافی است که آن حساسیتها را با آن دین و مصالح آن دین منطبق بدانیم؟ جواب این است : نه، نکته مهم همین جاست.

گاهی مردم به علل خاص اجتماعی درباره بعضی مسائل بسیار اصولی دین حساسیت خود را از دست میدهند، گویی شعورشان نسبت به آن اصول خفته است، به چشم خود میبینند که آن اصول پایمال میشود ولی ککشان به اصطلاح نمیگزد؛ ولی درباره بعضی مسائل که از نظر خود دین جزء اصول نیست، جزء فروع است، یا احیاناً جزء فروع هم نیست، جزء شعائر است، یا خیر جزء اصول است ولی بالاخره اصلی است در عرض اصلهای دیگر، آنچنان حساسیت نشان میدهند که حتی توهّم خدشهای بر آن یا شایعه دروغ خدشه بر آن، آنها را به جوش میآورد.

گاهی هم حساسیتهای کاذب در جامعه به وجود میآورند یعنی مردم درباره اموری حساسیت نشان میدهند که دلیلی ندارد. یکی از آقایان نقل میکردند که در یکی از شهرستانها مردی از کسبه که خیلی مقدس بود، خدا به او فرزندی نداده بود جز یک پسر، آن پسر برایش خیلی عزیز بود، طبعاً لوس و ننر و حاکم بر پدر و مادر بار آمده بود. این پسر کم کم جوانی برومند شد. جوانی، فراغت، پولداری، لوسی و ننری دست به دست هم داده بود و او را جوانی هرزه بار آورده بود. پدر بیچاره خیلی ناراحت بود و بچه به سخنانش


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری