• امدادهای غیبی در زندگی بشر
/90

 

 

امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص 20

کانون که کانون دانش است، یک مرکز فرهنگی است، تجلّی میکند و کانونهایی نظیر این کانون را که مسلّماً نه اوّلین آنها خواهد بود و نه آخرینشان، فتح میکند. این چه چیزی است؟ این چه نیرویی است؟ این چه قدرتی است؟ آیا این قدرت غروب کردنی است؟ تمام شدنی است، یا نه؟

آیا دین اجل و پایان دارد؟

من امشب میخواهم در جواب یک سؤال بحث کنم. آن سؤال این است: این دنیای ما دنیای تغییر و تحوّل است. در این دنیا و از این اموری که ما به چشم خود میبینیم، هیچ چیزی نیست که برای همیشه باقی بماند؛ همه چیز عوض میشود، کهنه میشود، برچیده میشود، دوران عمرش منقضی میشود و به نهایت میرسد؛ آیا دین نیز همین طور است؟ آیا دین در تاریخ بشر دوره بخصوصی دارد که اگر آن دوره بخصوص گذشت، دین هم حتماً و به حکم «جبر» باید برود و جای خود را به چیز دیگری بدهد؟ یا اینطور نیست؟ برای همیشه در میان مردم باقی خواهد بود، هر اندازه

علیه دین نهضت و قیام بشود باز دین به شکل دیگر ظاهر میشود.

اینکه عرض کردم «به شکل دیگر» مقصودم این است که بعد از مدّت موقّتی دوباره باز میگردد، رفتنی نیست.

ویل دورانت که شخصاً لا دین است، در کتاب درسهای تاریخ ضمن بحث درباره «تاریخ و دین» با نوعی عصبانیت میگوید: «دین صد جان دارد، هر چیزی اگر یک بار میرانده شود برای همیشه میمیرد مگر دین که اگر صد نوبت میرانده شود باز زنده


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری