اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 2، ص: 9
مقدمه
هیچ فنی به اندازه فلسفه به تجزیه و تحلیلهای عقلانی نیازمند نیست و فلسفه نیز با هیچ چیز دیگر به اندازه این تجزیه و تحلیلها سر و کار ندارد و همین امر موجب شده که مسائل فلسفه بالطبع دارای یک نوع غموض و اعضال بوده باشد. نیازمندی شدید فلسفه به منطق نیز از همین جا سرچشمه میگیرد.
سر و کار داشتن زیاد فلسفه با تجزیه و تحلیلهای عقلانی، حکما و بالاخص حکمای جدید اروپا را متوجه این نکته ساخت که قبل از ورود در حل و فصل و تجزیه و تحلیل معضلات فلسفی باید انسان و افکار و ادراکات و طرز اعمال ذهنی و عقلانی انسان را مورد بررسی و مطالعه قرار داد، تا آنجا که بعضی یکباره معتقد شدند که:
«فلسفه خود انسان است».
این توجه، توجه بسیار بجا و به موقعی است و ضمناً اهمیت شگرف و عظیم منطق را که بخشی از این قسمت است روشن میسازد.
در این کتاب نیز این اصل کاملًا مورد توجه و عنایت واقع شده و قبل از هر چیز، ادراکات و طرز اعمال ذهنی و عقلانی انسان با یک روش مخصوص به خود این کتاب