• آشنایی با قرآن (7)
/90

آشنایی با قرآن 7، ص:12

چقدر مسأله بشارت در رسالت عیسی علیه السلام اساسی بوده و رکن رسالت ایشان بوده که اصلًا اسم کتاب ایشان «بشارت» است که همان جنبه مقدّمیت را میرساند.

آیه هم درست همین مطلب را میفهماند که حضرت عیسی علیه السلام که آمد اساس تعلیماتش این دو امر بود: احیای شریعت موسی علیه السلام و تأیید تورات و اصلاح بنیاسرائیل بر اساس تعلیمات تورات، و دیگر بشارت خاتمالانبیاء صلی الله علیه و آله.

«وَ إذْ قالَ» یاد کن (یا ذکر کن) آنگاه که عیسی پسر مریم خطاب به بنیاسرائیل گفت: «إنّی رَسولُ اللَّهِ إلَیکمْ» من فرستاده خدا هستم به سوی شما، در حالی که «مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَی مِنَ التَّوْریةِ» تأیید و تصدیق میکنم کتابی که قبل از من آمده است که آن تورات است؛ کتاب موسی و شریعت او را تصدیق و تأیید میکنم درحالی که مبشر و نوید دهنده به پیامبری هستم که بعد از من میآید و نام او احمد صلی الله علیه و آله است. اینجا گفتار حضرت عیسی تمام میشود و دیگر کلام خود قرآن است: «فَلَمّا جاءَهُمْ بِالْبَیناتِ قالوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ». با این همه بشارتی که عیسی به بنیاسرائیل یعنی یهودیها داده بود، وقتی که احمد صلی الله علیه و آله با دلایل بسیار روشن آمد، گفتند: گفتار این فرد یک جادوی آشکار است.

در آن هفته عرض کردم که در انجیل، مخصوصاً در انجیل یوحنّا، [این بشارتْ] مکرر و با عبارات مختلف آمده است و عرض کردم که حضرت علی بن موسیالرضا علیه السلام در مجمعی که مأمون تشکیل داده بود،

______________________________
چطور نوشتند؟ اینها از حافظه خودشان نوشتند. منتها مسیحیها برای اینکه میخواهند جنبه قداستش را حفظ کنند میگویند: با یک نوع الهام الهی نوشتند. به آنها جواب میدهند که اگر با یک الهام الهی نوشتند، باید همه انجیلها یک جور از آب دربیاید، پس چرا مختلف و حتی احیاناً در بعضی قسمتها متناقض از آب درآمده است؟! پس معلوم میشود جنبه الهامی نداشته است.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری