• اسلام و نیازهای زمان(1)
/90

اسلام و نیازهای زمان، ج 1، ص: 13

سال رشد میکند و بر ابعادش افزوده میگردد؟!.

باید اعتراف کرد که مشکلی است و ارائه راه حل صحیح آن چندان آسان نیست. این مشکل آدمی را به یاد مشکلی میاندازد که فلاسفه الهی تحت عنوان «ربط متغیر به ثابت» و «ربط حادث به قدیم» طرح کرده و راه حل آن را ارائه کردهاند. مشکل فلاسفه از آنجا پیدا میشود که علت متغیر باید متغیر و علت ثابت باید ثابت باشد و همچنین علت حادث باید حادث و علت قدیم باید قدیم باشد، پس چگونه است که همه متغیرها و حادثهای جهان در نهایت امر به یک علت ازلی غیرقابل تغییر منتهی میگردد؟ فلاسفه «رابطی» کشف کردهاند که از وجههای ثابت و ازلی است و از وجههای متغیر و حادث، و معتقدند که اوست پیونددهنده متغیرها و حادثها به ذات قدیم و کامل ازلی.

اینجا طبعاً این پرسش در ذهن مطرح میشود که آیا در مسئله «اسلام و مقتضیات زمان» نیز که یک مسئله اجتماعی است پای یک «رابط» در میان است؟ اگر چنین است، آن رابط چیست و از چه مقولهای است؟.

حقیقت این است که در استدلال فوق درباره عدم امکان توافق میان اسلام و مقتضیات زمان، نوعی مغالطه به کار رفته است، هم در ناحیه اسلام و هم در ناحیه مقتضیات زمان.

اما از ناحیه اسلام از آن نظر که جاودانگی قوانین اسلام و نسخ ناپذیری آن که امری قطعی و از ضروریات اسلام است با قابلیت انعطاف که امری است مربوط به سیستم قانونگذاری اسلام و خود اسلام خود به خود با مکانیسم مخصوص که از مختصات سیستم قانونگذاری اسلام است به وجود میآورد، یکی فرض شده است و حال اینکه این دو تا کاملًا از یکدیگر جدا هستند. قدرت شگرف جوابگویی فقه اسلامی به مسائل جدید هر دورهای نکتهای است که اعجاب جهانیان را برانگیخته است. تنها در زمان ما مسائل جدید رخ ننموده است؛ از آغاز طلوع اسلام تا قرن هفتم و هشتم که تمدن اسلامی در حال توسعه بود و هر روز مسائل جدید خلق میکرد، فقه اسلامی بدون استمداد از هیچ منبع دیگر وظیفه


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری