• لیست فهرست خالی می باشد
/90

فصلنامه معرفت، شماره 113، اردیبهشت 86 ، ص 86

______________________________

 

    هم مقیّدند. این واقعیت چیزی است كه از آن به «مراتب دین داری» یاد می شود.

تذكر این نكته ضروری است كه هر قدر اعتقادات انسان كامل تر و دقیق تر باشد، رفتار او هم كامل تر و دقیق تر و سنجیده تر خواهد بود. بنابراین، می توان دریافت كه لزوماً همه انسان های دیندار رفتار واحدی ندارند; زیرا مراتب اعتقادات آنها متفاوت است و هر كس بر اساس مرتبه اعتقادات خود عمل می كند و در واقع، هر مرتبه ای از اعتقادات، اقتضای رفتاری متناسب با همان مرتبه را دارد. البته این نكته هرگز بدان معنا نیست كه دین داران نباید رفتارهای مشترك و همسان داشته باشند.

ممكن است افرادی اعتقادات واحدی داشته باشند، اما برای این اعتقادات واحد، دلایل متفاوتی ارائه كنند كه به اصل دین داری آنها لطمه ای وارد نخواهد شد; مثل دو نفری كه به وجود خدا اعتقاد دارند، اما هر كدام به دلیلی غیر از دلیل دیگری. این هر دو نفر دیندارند، اما ممكن است به لحاظ مرتبه دین داری با یكدیگر متفاوت باشند; زیرا دلیل یكی متقن تر از دلیل دیگری است. پس دین داری امری است مشكّك و مرتبه بردار.

دین حق و دین باطل

اگر به بخش اعتقادات دین توجه كنیم و نسبت آنها را با واقعیت در نظر بگیریم از این نظر، می توانیم دین را به «دین حق» و «دین باطل» تقسیم نماییم; یعنی اگر محتوای یك دین مطابق واقعیت بود آن را «دین حق» و اگر مطابق با واقعیت نبود آن را «دین باطل» بنامیم.

از طرفی چنان كه گذشت، فروع دین در واقع، لوازم عملی اصول دین هستند; مثلا، اگر كسی این اصول را بپذیرد كه خداوند خالق بشر است، حكیم است، خیرخواه و عادل و عالم مطلق است و برای انسان دستوراتی صادر كرده كه با پیروی از آنها، سعادت بشر تضمین خواهد شد، بنابراین، اگر این اصول را بپذیرد و به دنبال سعادت خود نیز باشد، باید از یك سلسله دستورات پیروی كند.[5]

بنابراین، می توان چنین نتیجه گرفت كه «دین حق» بیانی است از حقیقت عالم و چون حقیقت یك چیز است دین حق هم فقط یكی خواهد بود.

شهید مطهّری درباره «حقیقت واحد»، كه از آن به «نور» یا «راه راست» نیز تعبیر می كند، چنین می فرماید:

نكته ای كه اهل تفسیر به آن توجه كرده اند این است كه قرآن همواره «ظلمات» را جمع می آورد و همراه با الف و لام كه افاده استغراق می كند و شامل همه تاریكی ها می شود، حال آنكه «نور» را مفرد ذكر می كند و معنای آن این است كه راه راست یكی بیشتر نیست، حال آنكه مسیر انحراف و گم راهی متعدد است.[6]

نصاب دین حق و كمال آن

سؤال این است كه آیا فقط كسی طرفدار دین حق است كه اولا، تمام حقیقت دین را به درستی درك كرده باشد و ثانیاً، در مجموعه دین او هم هیچ باطلی وجود نداشته باشد؟ یا اینكه دین حق نصابی دارد كه هر كس به آن نصاب رسید می تواند ادعا كند كه دارای دین حق است؟

پاسخ چنین است: برای اینكه پیرو دین حق باشیم لازم نیست تمام دین را درك كنیم، بلكه اگر حد نصاب آن را واجد شویم در جرگه پیروان دین حق درآمده ایم و پس از آن باید به كمال دین فكر كنیم و در پی كسب كمال دین باشیم. پس دین حق اولا، نصاب دارد و ثانیاً، كمال.

خلاصه اینكه با تعریف ارائه شده، دین امری است مركّب از چند عنصر كه عنصر اصلی اش بخش اعتقادی آن است. نكته دیگر اینكه خود اعتقادات را هم می توان به دو


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری