/90

مجله پژوهش های قرآنی ، بهار و تابستان 1378 ، شماره 17 و 18، ص 210

___________________________________________

 

اینكه به كار دیگری بپردازند، نداشتند و نتیجه این میشد كه صدای مخالف مذهب به گوش آنها نمیرسید و از اعتراضاتی كه علیه اسلام میشد به طور كلی بیخبر بودند، طرف صحبت و خطاب آنها فقط گروه پیروان و معتقدان خود ایشان بودند و آنان هم آنچه را كه به آنها گفته میشد بدون عذر میپذیرفتند. پیروان، هرگاه از محدثان میپرسیدند: اگر خدا جسم نیست، چگونه ممكن است بر عرش متمكن باشد؟ در جواب میگفتند: الكیف مجهول و السؤال بدعة. آن بیچارهها هم خاموش مینشستند  ...» «6»

 

از آنچه یاد شد، این نكته روشن است كه موضوع فهم قرآن و تكیه بر معارف آن و تلاش برای درك متشابهات آن، از دیر زمان میان مسلمانان مطرح بوده است، و در این میان، اشاعره و اهل حدیث و سلفیان اهل سنت و همچنین گروه اخباریان در مذهب شیعه، فهم دین و شریعت را بیشتر متكی بر روایات میدانستهاند تا قرآن، و چهبسا برخی از این گروهها در حجیّت ظواهر قرآن تردید كرده و استناد به آن را در شأن و توان درك انسان ندیدهاند و محترمانه آن را بوسیده و كناری نهاده و تنها برای قراءت آن، ثوابی قائل شدهاند!

 

علامه طباطبایی مینویسد: «مردم، در شرح امثال این آیات [استوای الهی بر عرش] مسلكهای گوناگون، انتخاب كردهاند. بیشتر پیشینیان، از عامه، بر آنند كه بحث در اینگونه آیات، روا نیست و علم اینها را باید به خداوند وانهاد.

 

این دسته بحث از «حقایق دینی» و تعمق در ماوراء ظواهر الفاظ كتاب و سنت را ناروا و بدعت میشمارند. اما عقل برخلاف نظر آنها حكم میكند و كتاب و سنّت، نیز آنان را تأیید نمینماید. آیات قرآن با تأكید تمام، به تدبّر و تعمّق و كوشش در معرفت خدا و آیات الهی به وسیلهء تفكر و تذكّر و نظر و استدلالات عقلی دعوت میكند و روایات متواتر معنوی نیز در همین معنی آمده است. معنی ندارد كه به مقدمهای كه نتیجهای را در پی دارد امر شود، اما خود نتیجه ممنوع باشد. دعوت به تذكّر و تفكّر، برای معرفت و شناخت و دستیابی به حقیقت است، نه برای چیز دیگر ...» «7» در میان اندیشهوران شیعه از قرن هشتم هجری به بعد، افرادی پیدا شدند كه معتقد.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری