/90

فصلنامه پژوهش های فلسفی  كلامى، شماره 26، ص 122

_________________________________

 

    نه با ذاتش. اما نقطة پایان خط است و یك امر عدمی است و اینكه خط مركب از نقاط است، توصیفی وهمی و پنداری بیش نیست». (طباطبائی، 1362، 202-203، 215-216؛ همو: 1402، 127)

 

مطهری با پذیرش نظر ملاصدرا و در توضیح و بررسی دیدگاه علامه بر این نظر است كه برداشت علامه از حركت توسّطی، غیر از برداشت ملاصدراست. بر مبنای نظر ایشان حركت توسّطی امری بالنسبه قراردادی است. یك قطعه از حركت قطعیه را ایشان حركت توسّطیه در نظر میگیرند؛ برای مثال اگر هواپیمایی از عراق به طرف ایران حركت كند، در هیچ دوآنی این هواپیما در یك جا قرار ندارد. در هر آنی هواپیما در نقطة خاصی است. اما اگر مكان را وسیعتر از هواپیما در نظر بگیریم، هواپیما در دو زمان میتواند در یك مكان، مثلاً در شهر قصر شیرین، باشد. با این بیان اگر قرار گرفتن هواپیما میان مبدا و مقصد را یك مكان اعتبار كنیم،به آن حركت توسطی گفته میشود. (مطهری: 1375، ص47-48)

مطهری هرچند نظر علامه را بدیع و جالب میداند، با قبول نظر معتقدمان معتقد است كه مراد پیشینیان از دو معنای حركت این نبوده است كه اختلاف آنها را اعتباری بدانند. در حركت، بحث در مورد نحوة وجود شیء است و با اعتبار نمیتوان نحوة وجود شیء را عوض كرد.

حركت توسّطی، حركتی است كه به صورت دفعی حادث میشود و بعد باقی میماند. اما حركت قطعی، دارای حدوث و فنای تدریجی است. اختلاف این دو حركت به اختلاف راسم و مرسوم یا نقطه و خط است. حركت توسّطی، وجود نقطهای مانند دارد كه امر بسیط و غیر قابل انقسام است، اما حركت قطعی به صورت خطی است كه به محض رسم شدن محو میشود. در واقع، دو دید در باب حركت وجود دارد. یكی حركت توسّطی كه حركت، امر بسیطی در نظر گرفته میشود و


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری