• لیست فهرست خالی می باشد
/90

کیهان اندیشه ،1372، شماره 50 ، ص 31

_______________________

 

بررسی را مربوط به«نظریه شناخت»بدانیم.در این حالت«نظریه»به بررسی همه مسائل مربوط به «شناخت»میپردازد و همه عواملی که در ساختار بینش کلی درباره شناخت انسان شریکند، در آن مطرح میشوند، پس بررسی یک رویه از مشکلات مربوط به شناخت بشری، این اجازه را به ما نمیدهد که آن را«نظریه شناخت»بنامیم.

به همین سبب ما تعریف دکتر عبد الرحمن بدوی را پذیرفتهایم.وی نظریه شناخت را با سه سئوال سنتی تعریف کرده که همه مباحث ویژه ساختار و بینش کلی شناخت را در بر نمیگیرد.مثلا ما میبینیم که «دریافت بشری»(ادراک)در حاشیه مباحث«نظریه شناخت»قرار ندارد، بلکه یکی از پایههای آن است، که بر اساس آن نقش عقل محض در غنی ساختن شناخت بشری جهتگیری میکند، و روشن میشود که آیا شناخت بر پایه دانشهای پیشین است یا بر پایه دادههای پس از تجربه بشری.

فیلسوفان در اثر بیان ماهیت مدرک در بحث ادراک نیز به گروههای مختلف تقسیم میشوند و برخی دریچه قلب و وجدان را میبندند و این شیوه شناخت را استهزاء میکند-فلاسفه مادی نوعا چنیناند- و برخی در واژه دل و وجدان را در برابر چشم میگشایند، چنانکه عرفا وصوفیه از دیر زمانی چنین بودهاند و از فیلسوفان جدید کسانی چون«برگسون» و«یاسپرز»و«اقبال»این گونهاند.

سه عنصر در همه«شناخت بشری»وجود دارد: داننده، دانسته و دانش، (عالم، معلوم و علم)، و بی تجزیه و تحلیل این عناصر و بیان انواع و اشکال آنها و بررسی هر یک و پی بردن به ماهیت آنها و نقش هر یک، نمیتوان«نظریه»ای را به معنای درست آن برای«شناخت بشری»سر و سامان داد.

در اینجا مقدمه عمومی را که در واقع ارائه معیاری برای اینگونه مباحث بود به پایان میبریم و اینک به اصل بحث میپردازیم.

2. شهید مطهری و شهید صدر از نظر زمانی، از پی هم میآیند، مطهری ده سال از صدر بزرگتر است.از طرفی این دو در یک محیط پرورش نیافتهاند، و محیطهای آن دو نیز با یکدیگر نزدیک نبوده است. دو محیط«قم»و«نجف»تفاوتهایی داشتهاند هر چند نقاط مشترک بسیاری نیز در آنها دیده میشود.

قم، شهری است که از گذشتهای دور، از روزگار ائمه اطهار علیهم السلام و اصحاب و روات آنها شهرت داشته و اکنون دهها سال است که مرکز حوزره امامیه شده، آوازهای جهانی دارد.در نزدیک آن«کهک»یکی از روستاهای کوهستانی جنوب غربی قرار دارد، که سالیانی میزبان ملاصدرای شیرازی بوده که در آغوش آن به انزوا و انقطاع، پناه گرفته بود.حوزه قم نسبت به مکتب و اندیشههای صدرالدین شیرازی بی مهری نکرده، بلکه همواره اندیشه و میراث او را پرورش داده، و با وجود آنکه دانشگاه فقه و علوم شرعی بوده از حکمت ملاصدرا فاصله نگرفته است.

علوم شرعی بر میراث و منابعی نهاده شده که اعتماد خود را به عقل نشان میدهد و به آن در «اجتهاد»برای کشف احکام، نقشی ویژه میدهد، ولی مانع از اختراع حکم نوینی از خود میشود، عقل و شیوه اجتهاد، آزاد نیست، بلکه باید مطابق نص و برنامهای که ترسیم شده حرکت کند.

فلسفه عبارت است از آزادی عقل، که آن را از اسارت و محدودیت و حتی عدم محدودیت میرهاند، و میراث آن نسبت به هر چیزی بیطرف است، و محقق در آنجا به شیوه خاصی و عقل به مواد خاصی مقید نیست، بلکه در پهنه هستی برای ابداع و نوآوری، آزادی کامل دارد.

به عقیده ما، تعارض میان شیوه فلسفه و شیوه علوم


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری