مجله معارف عقلی ، تابستان 1386، شماره 6، ص 170
______________________________
اسلامی،166).
بنابراین، اصل در گزارههای اخلاقی ، انشایی بودن آنهاست و اگر هم به صورت اخباری
باشد، سرانجام به حكم انشایی میانجامد. به بیان دیگر، با صِرف حكم اخباری، فعل اخلاقی
شكل نمیگیرد، بلكه حكم انشایی "باید" و "نباید" نیز پس از آن ضروری است (نقدی بر
ماركسیسم، 202).
ج) رابطه حسن و قبح با باید و نباید
توضیح این مطلب به ارتباط دو مسئله مهم جهانبینی و ایدئولوژی برمیگردد، كه به تفصیل در برخی آثار شهید مطهری آمده است. هر مكتبی از دو جزء بنیادین جهانبینی و ایدئولوژی تشكیل یافته است. مكتب عبارت است از یك نظام واحد فكری و عملی؛ نه فقط نظامی نظری كه به
علوم نظری مربوط است و نه فقط یك نظام عملی، كه تنها به علوم عملی بپردازد. نظام فكری نظری، یعنی فكر درباره آنچه «باید» باشد (همان تقسیم حكمت به نظری و عملی در اصطلاح حكیمان اسلامی).
مجموع اندیشههای هماهنگ و مرتبط با زندگی عملی، یعنی «باید»ها و «نباید»ها، یك مكتبی است كه بر پایه اندیشههای نظری، یعنی «هست»ها و «نیست»ها قرار دارد. از همین رو، جهانبینی، اساس ایدئولوژی دانسته شده است. جهانبینی تكیهگاه فكری و نظری ایدئولوژی است. «ایدئولوژی حكمت عملی است و جهانبینی حكمت نظری؛ حكمت عملی زاده حكمت نظری است، نه حكمت نظری زاده حكمت عملی» (مطهری، مجموعه آثار، 3/341). جهانبینی به