/90

مجله آینه معرفت ، تابستان 1383 ، شماره 3 ، ص 53

______________________________

 

ناممكن میدانند،میتوان این دیدگاهها را در چهار بخش خلاصه كرد: 1.مادیگرایان عقیده دارند از آنجا كه ماوراء طبیعت در حس نمیگنجد و در طبیعت نمیتوان آن را مشاهده و لمس نمود لذا نمیتوان آن را پذیرفت؛ 2.برخی نیز با توجه به در دسترس نبودن مسائل الهی و دوری آنها از حوزه محسوسات و مشهودات،در ارزش و اعتبار این مسائل تشكیك كرده و معتقدند چون حقایق و رموز مربوط به ماوراء طبیعت مجهول و كشف نشدنی است بنابراین،بشر باید از گشایش این معما چشم بپوشد و اثباتا یا نفیا از اظهارنظر در مورد متافیزیك خو داری نماید زیرا دست ما كوتاه است و خرما بر نخیل؛

 

3.برخلاف دو گروه قبلی،عارفان عقیده دارند آدمی حقایق ماورای فیزیك را میتواند دریابد ولی با پای استدلال و سلوك عقلی،بلكه با راه دل و سلوك قلبی است كه میتواند در مسیر دریافت امور متافیزیك بادیه پیمایی كند(مطهری،اصول فلسفه،ج 5، صص 8 و 9 10)؛

 

4.گروه چهارم مانند گروه نخست و دسته دوم بر ناتوانی بشر تأكید میورزند و بشر خاكی توانایی ندارد تا به سیر و سلوك عقلی و قلبی در وادی سهمگین ماوراء حس بپردازد و تنها راه شناخت آن مراجعه به وحی است و چون و چراهای عقلی بدعت و حرام میباشد بنابراین در اینگونه مسائل باید به تعبد و تسلیم روی آورد(این گروه را خردستیزان در حوزه اسلام میتوان نام نهاد.)اما در عین حال،گروهی از اهل سنت-مانند معتزله به تأمّل و ژرفاندیشی و اجتهاد و استنباط در حوضهء معارف عقلی قرآن اعتقاد داشتند و گروهی دیگر نیز كه اهل حدیث نام گرفتهاند-مانند«حنابله»- هرگونه بحثوتحلیل عقلی را در مورد معارف عقلی قرآن ممنوع میشمارندو سؤال از برخی موضوعات مانند سؤال از«استواء علی العرش»را بدعت دانسته و اعتقاد به آن را بر همگان واجب میدانند.از دیدگاه آنان،سؤالكننده نیز فردی گمراه تلقی میگردد و آگاهی به چنین موضوعاتی را باید به خدا واگذاشت.(مطهری،اصول فلسفه،ج 5، ص 20 و 21)


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری