• لیست فهرست خالی می باشد
/90

 

قبسات، سال سوم وچهارم، شماره مسلسل 11/10، ص55

 

پایانهی قرن چهارم فروکش کرد، هرچند اکثر مترجمان و شارحان برجستهی حکمت و طب و طبیعیات در جهان اسلام، به قرن ســوم یا چـــهارم اسلامی تعلّق دارند: عبدالمسیح ابن ناعمهالحمصی (متوفی 230 ه/835 ه)، حُنین بن اســــحاق (260/869)، جُبیش خواهرزادهی حنین، عیسی بن یحیی شاگرد حنینثابتبن قرّهی حرّانی، یحیی بن البطریق (پاتریکیوس)، قسطا بن لوقا(310/900)، ابوعثمان دمشقی (310/900)، ابوبشر متی (329/940)، یحیی بن عدی المنطقی (346/974)، ابوعلی بن زرعه (398/1008)، و...، امّا به موازات گسترش پرشتاب نهضت ترجمه، با تأسیس بیتالحکمه به امر مامون (215/830) و ریاست یحیی بن ماسویه، و ظهور فیلسوفانی چون ابویوسف یعقوب کندی (م258/866) کار پژوهش و گوارش عناصر حکمی سایر تمدنها در دستگاه عقلانیّت اسلامی نیز پیگرفته میشد و بدین سان بذرتکوّن دورهی چهارم عقلانیّت اسلامی نیز کشته میشد.

 

در این دوره، عقلانیّت اسلامی هنوز هویّت کلامی داشت و مباحث هستیشناسانه در آن بسیار کمرنگ بود والبته غلبه با جریان اعتزال بود، وجوه متقدمان کلام عقلگرای اسلامی به این دوره تعلّق دارد، متألّهانی چونان: واصل بن عطا (130/748) مؤسّس معتزله، عمروبن عبید (145/762) بشربن معتمر(210/825)، ثمامة بن اشرس (213/828)، ابوموسی مردار (226/841)، ابوالهذیل علاف (226/235 841/ یا 849) ابوبکر اصمّ، ابراهیم نظّام (220 یا 230/835 یا 845) علی اسواری و معمّر بن عبّاد معاصران نظّام، هشام فوطی ابو یعقوب شحام (232/847)، جعفربن مبشّر (235/849)، اسکافی (240/855)، عبّادبن سلیمان (250/849)، عمروبن بحرجاحظ (255/868)، ابوالحسن خیّاط (289/902)، ابوعلی جبائی (303/915)، ابوهاشم جبائی (312/933)، ابوقاسم بلخی کعبی (319/931)، و قاضی عبدالجبّار معتزلی (415/1025) که وجود وی استثناء پس از غلبهی کلام اشعری قلمداد میشود، نقش بارز و آراء دقیق امامان شیعه(ع) که مؤسّس مکتب الهیّاتی عقلگرایی هستند که جانب نصوص دینی را نیز تؤأما نگاه میدارد و بیشتر آنان به همین دوره تعلق داشتند سزاوار توجّه عمیق است، آنان سهم عظیمی در باروری عقلانیت اسلامی دارند.

 

ظهور مالک بن انس (179/795) و احمدبن حنبل (241/855) سپس اشعری (330/935) که نوعی مقاومت در قبال جریان عقلانیت خردورز اسلامی تلقی میشود نقطهی عطفی در این دوره بشمار است.

 

مختصات این دوره عبارت است: 1. تعامل فرهنگ و معارف اسلامی با فرهنگهای دیگر جوامع و اصتیاد و جذب عناصر سازگار حِکَم و معارف بشری، و پیدایش اندیشههای التقاطی، 2. تشدید منازعات نظری میان فرق اسلامی و رواج مناظرات علمی بین فرقهیی و بین دینی، 3. پدید آمدن آثار فلسفی مترجَم، و متون کلامی مدوّن فراوان و توسعهی کتابخانهها و مراکز علمی، 4. بودجود آمدن زمنیهی ظهور فلسفهی اسلامی به مفهوم مصطلح و مستقل از کلام، 5. پیدایش جریانهای مقابله با عقلگرایی.

 

دورهی چهارم: هر چند ـ چنانکه اشارت رفت ـ کِندی نخستین فیلسوف ـ به معنی مصطلح آن ـ در دنیای اسلام است، ابن ندیم در الفهرست 242 اثر را به او نسبت داده است و این آثار عموما در زمینههای منطق، فلسفهی اولی، حساب، کرویّات، موسیقی، نجوم، هندسه، پزشکی، تنجیم، الهیّات، علمالنفس، سیاست، اقلیمشناسی، کیمیا... تألیف شده است،(7) امّا دورهی چهارم در نیمه دوم قرن چهارم، با ظهور فیلسوفان تمام و حکیمان نامآوری چون محمدبن محمدبن طرخان فارابی که در غرب معروف به Abunaser است، و ابوعلی حسین بن سینا که در مغرب به


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری