/90

فصلنامه معرفت، شماره 34،ص99

جایی هست ولی با یکدیگر متفاوتند.

من وقتی در آمریکا بودم، فرصتی پیش آمد تا با رئیس بانک هاوایی که فرد خیلی ثروتمندی بود، بحث کنم. ایشان می گفت: نمی توانستم تصور کنم که روزی برسد که اینقدر پول داشته باشم، بیش تر دوستانم نیز خیلی ثروتمند هستند ولی ما هیچ وقت احوال یکدیگر را نمی پرسیم; زیرا می دانیم که بد هستیم! ایشان می گفت: من خودم بچه ای دارم که معتاد شده و علی رغم این که پول زیادی دارم، نتوانستم او را نجات دهم.

دوست دیگری دارم که با همسرش متارکه کرده و بین آن ها همیشه جدال و اختلاف است که فرزندشان نزد کدام یک باشد. همسر یکی دیگر از دوستانم هم می خواست خودکشی کند که الان تحت نظر یک روان کاو است.

این نوع مشکلات اصلا با پول حل نمی شوند. بنابراین، اشکالاتی که ما داریم، با اشکالات آنجا خیلی فرق می کند و اساسا هر فرهنگ و هر کشوری اشکالات خاص خودش را دارد.

آیا اگر انقلاب اسلامی به پیروزی نمی رسید، باز هم به دین اسلام روی می آوردید؟

این سؤال خوبی است، ولی جواب آن را نمی دانم! ان شاءالله که روی می آوردم.

لطفا نظرتان را درباره آزادی ارزش های دینی بیان بفرمایید.

من فکر می کنم اگر در منابع دینی دقت کنیم، می بینیم که آنجا یک آزادی عمیق تری وجود دارد. افرادی که فکر می کنند اگر در ایران نیز مانند غرب، ارتباط پسران و دختران با یکدیگر بیش تر بود، بهتر بود، اشتباه می کنند.

زمانی که من در دهه 70 دانشجو بودم، ارتباط بین دختران و پسران کاملا آزاد بود به همین دلیل، در آنجا بسیاری از پسران و دختران با هم دوست می شدند و مثل همسر با یکدیگر در یک آپارتمان زندگی می کردند، در حالی که با هم ازدواج نکرده بودند. چون آن ها آزاد هستند، کم کم آن پسر یا دختر به کسی دیگر علاقه پیدا می کند. وقتی این کار صورت می گیرد، طرف مقابل واقعا دلش می شکند و پسر مثلا برای شش ماه دیگر نمی تواند درس بخواند; زیرا مدام فکرش درباره آن دختری است که او را ترک کرده و سراغ پسر دیگری رفته است. بنابراین پسران و دخترانی که فکر می کنند اگر در برقراری ارتباط با یکدیگر آزاد بودند، خیلی خوب بود، نمی دانند که این آزادی چه مشکلاتی را در پی خواهد داشت.

لطفا جنبه های عملی اسلام را که بر شما تاثیر گذاشت و باعث شد شما اسلام را انتخاب کنید، بیان نمایید.

چند چیز باعث شد من اسلام را انتخاب کنم: یکی از بعد عقلی بود; این تصوری که اسلام درباره خدا ارائه می کند، برای من چیز جالبی بود و با تصور خدا در دین مسیحی تفاوت داشت. اشکالات تصور دین مسیح از خدا مشهور است. من وقتی در دبیرستان تحصیل می کردم، درباره دین مسیحی که حضرت عیسی علیه السلام را خدا می داند، شک داشتم. من چهار انجیل را خواندم ولی در جایی ندیدم که خود حضرت عیسی علیه السلام ادعای خدایی کرده باشد. این نوع مشکلات در دین اسلام، خیلی نزدیک تر به عقل است. البته دین مسیحی چیزهای بسیار قشنگی دارد، ولی به پای عرفان اسلامی نمی رسد.

در فرهنگ غرب، اصلا کسانی مانند حافظ و مولوی و عطار نداریم. بعد عاطفی اسلام هم برای من جالب بود. سومین چیزی که برای من خیلی مهم بود، بعد اخلاقی اسلام بود; مثل اهمیتی که عدالت در دین اسلام دارد.

چرا از بین سایر مذاهب اسلامی، تشیع را انتخاب نمودید و چرا نام پسرتان را علی گذاشتید؟

یکی از اولین کتاب هایی که من درباره اسلام خواندم، نهج البلاغه بود. بعد از خواندن این کتاب، مهم ترین مساله برای من این بود که تسنن درست است یا تشیع؟ در تشیع، عدالت جایگاه ویژه ای دارد که تسنن از آن برخوردار نیست. در تشیع، بیش از همه مسائل اعتقادی، خودشخصیت امام علی علیه السلام برای من خیلی جالب بود که می خواستم در مکتب ایشان باشم.

آیا به نظر شما دین از سیاست جداست؟

چون گاهی اوقات، کسانی برای تحقق هدف دنیوی خودشان، از دین سوءاستفاده کرده اند، برخی تصور می کنند که سیاست همیشه باید با دروغ و فریب پیش برود. اگر با این دید به سیاست نگاه کنیم، طبیعی است که دین باید از آن جدا باشد. اما اگر سیاست را - طبق تعریفی که ارسطو ارائه داده - عملی بدانیم که در آن سعی می شود تشخیص داده شود بهترین کار در یک موقعیتی خاص برای انسان چیست، در این صورت قطعا دین و سیاست نمی توانند از هم جدا شوند. البته دین باید از سیاست شیطانی جدا باشد.

برداشت عموم مردم آمریکا از اسلام چیست؟

مردم آمریکا اصلا نمی دانند اسلام چیست. آن ها برداشت بدی درباره اسلام دارند. متاسفانه مسلمانان آمریکا هم بیش تر مشغول متهم کردن یکدیگر هستند. حتی شیعیان آمریکا، غیر از رساله مراجع تقلید، چیزی دیگر درباره آن ها نمی دانند. آن هایی که قبلا مقلد امام خمینی رحمه الله بودند، ضد آن هایی هستند که مقلد آیت الله خویی بودند و یا شیعیان پاکستانی، ضد شیعیان لبنانی هستند. این نوع اشکالات در آنجا فراوان به چشم می خورد. گاهی اوقات از من می پرسند که دولت آمریکا چطور می تواند از رواج اسلام در غرب جلوگیری کند؟ من می گویم لازم نیست کاری بکند; زیرا خود مسلمانان آن قدر برنامه برای خودکشی خودشان! دارند که لازم نیست دولت آمریکا کاری انجام دهد.

درباره مشکلات اقتصادی هم که وجود دارد، مسلمانان می گویند این به دلیل دین ماست، لذا از دین جدا می شوند. علی رغم این که بحث دین در بین عموم مردم طرفدار چندانی ندارد، اما بسیاری هستند که علاقه مند به دین و گردهمایی های مختلفی در این خصوص هستند. حتی عده ای از اساتید نسبت به دین تقید دارند که من نمونه آن را در جای دیگری ندیده ام.

یکی از مشکلات جوانان، سردرگمی آن ها در انتخاب راه زندگی و هدف خود در این دنیاست. توصیه حضرت عالی برای نجات


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری