/90

فصلنامه معرفت، شماره 34،ص98

تحقیق کنم، همین نوع تفکر را درباره مسائل کلامی، اجتماعی و فلسفی داشتم. خیلی اوقات فقط برای جست و جوی حقیقت، به مسجد می رفتم و هنگامی که مسلمانان نماز می خواندند، من هم بدون هیچ گونه اعتقادی سجده و رکوع می کردم; فقط همین قدر می توانستم همراه آن ها باشم. ولی یک بار که در سجده بودم، شک عجیبی در من ایجاد شد. با خود گفتم این چه وضعیتی است؟ در اینجا چه کار می کنم؟ چرا پیشانی ام را بر زمین گذاشته ام؟ و... اینجا بود که یک تحول عظیم در دلم ایجاد شد.

نظر شما درباره بحث گفت و گوی تمدن ها چیست؟

به نظر من بحث گفت و گوی تمدن ها، چیز جالبی است. وقتی که مابه جنگ ها و اختلافات سیاسی که در جهان وجود دارد، نگاه می کنیم می بینیم که منشا این اختلافات در ارزش ها و در تمدن های مختلف است. آقای خاتمی با توجه به این مساله، پیشنهاد دیالوگ و گفت و گوی بین تمدن ها را مطرح کردند. در واقع در بحث گفت و گوی تمدن ها، باید ببینیم چطور می توانیم از همدیگر بهتر بشنویم با چه کسی باید گفت و گو داشته باشیم؟ نماینده تمدن غرب چه کسی است؟ نماینده تمدن اسلامی کیست؟ گفت و گوی بین آن ها چگونه باید باشد؟ و... من فکر می کنم طرح این نوع مسائل بسیار جالب است و در وضعیت سیاسی امروز جهان، خیلی مؤثر است.

حرکت جوامع غربی به خصوص آمریکا، به سمت معنویت چگونه است و اساسا این حرکت به کجا می انجامد؟

یکی از پدیده های خیلی جالب در غرب این است که مردم به امور معنوی علاقه زیادی پیدا کرده اند. من فکر می کنم که الان بهترین زمان برای طرح تفکر اسلامی در آمریکاست; زیرا زمینه خیلی آماده است. این که سال آینده، سال 2000 میلادی است، یک اثر روانی بر مردم دارد; مردم در سال 2000 از خود می پرسند: از کجا آمدیم؟ چه کار کردیم؟ به کجا می رویم و... طبیعی است وقتی مردم به این نوع سؤال ها توجه دارند، آمادگی بیشتری برای پذیرش اسلام دارند.

بعد از این که مسلمان شدید، خانواده، همسایه ها و دوستان چه برخوردی با شما داشتند؟

برخورد خیلی بدی داشتند; مادرم گریه می کرد، پدرم عصبانی شده بود، دوستان صمیمی ام که چندین سال با هم دوست بودیم، بعد از آن اصلا نمی خواستند با من صحبت کنند، همسرم از من جدا شد و...

آیا شما فکر می کنید جوانان ما باید از فرهنگ غرب پیروی کنند؟

جوانان ایرانی نباید از فرهنگ غرب پیروی کنند ولی خوب است که با فکر و ایدئولوژی و فلسفه ای که در آنجا رایج است، آشنا شوند.

 

توصیه جنابعالی به جوانانی که گرایش شدید به فرهنگ منحط غربی دارند چیست؟

 

به نظر من آن ها یک تصور خیالی نسبت به غرب دارند; اگر اطلاعات بیش تری درباره آنجا داشتند، فکر می کنم که در بسیاری از موارد این اشکال رفع می شد. برخی از جوانان فکر می کنندکه فقط در آنجا می توانند تفریح کنند، در آنجا همه چیز ارزان است، آنجا همه خانه دارند و... در حالی که اصلا اینطور نیست. من تقریبا هر سال حداقل دو ماه از تابستان را در آمریکا هستم و در آنجا معمولا روزنامه می خوانم. گاهی اوقات با خود فکر می کنم اگر همین روزنامه ای را که در شهر نیویورک چاپ می شود، به زبان فارسی ترجمه می کردند و جوانان ایرانی آن را می خواندند، ذهنیت آن ها نسبت به غرب تغییر می کرد.

 

بارها اتفاق افتاده است که افراد از من پرسیده اند اهل کجا هستم. پس از این که متوجه می شوند آمریکایی هستم، می پرسند کدام بهتر است; ایران یا آمریکا؟ به نظر من این سؤال خیلی خام است ; یعنی هر کشوری مشکلات خاص خودش را دارد. کسی نباید فکر کند که مشکلات فقط برای ماست و در آنجا همه اش پول و ثروت است و یا برعکس، کسی نباید فکر کند که در آنجا فقط فساد است و اینجا مقدس است. این اشکالات در هر


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری