• لیست فهرست خالی می باشد
/90

پژوهش های قرآنی، شماره 17 و 18، ص 120

هابز (1588 ـ 1679م) و جان لاك از حكيمان برجسته انگليس و امپريست هاى شاخص و پس از لاك، هيوم، باركلى و كانت، هريك با ديدگاه خاص خود، منشأ پيدايش مكتب هاى گوناگون در اين زمينه شدند. فلاسفه اسلامى و صاحب نظران معاصر عرب نيز هر يك در اين راه گامهايى برداشته اند.

شهيد مطهرى و شناخت

 

مسأله شناخت در مجامع حكيمان و صاحب نظران از ديرباز مطرح بوده است و بيش از دوهزار سال از عمر آن مى گذرد، ولى با گذشت زمان، براى انديشمندان معاصر، اين موضوع اهميت بيشترى يافته است.

در حكمت و فلسفه اسلامى اين مسأله به طورمتفرقه در مسائلى مربوط به علم و ادراك و عقل و معقول و مسائلى مربوط به وجود ذهنى و مسائلى مربوط به نفس و كيفيات نفسانى مطرح شده است، ولى فصل جداگانه اى با عنوان (نظرية المعرفة) يا مسأله شناخت، در آثار فيلسوفان اسلامى (قبل از نيم قرن اخير) ديده نمى شود.

اما در حكمت وفلسفه دنياى جديد، اعم از اسلامى و غيراسلامى، توجه ويژه اى به اين مسأله مبذول شده است. نه تنها باب هايى با عنوان (اپيستمولوژى) يا (نظرية المعرفة) يا (مسأله شناخت) در آثار صاحب نظران ديده مى شود، بلكه كتاب هاى جداگانه اى در اين زمينه تدوين يافته است، كه از آن جمله مى توان به كتاب (شناخت) استاد شهيد مطهرى (ره) اشاره كرد، با اين يادكرد كه نظريه هاى ايشان در زمينه شناخت، محدود به آن كتاب نيست و در لابلاى كتاب هاى ديگر وى به مناسبت، مقوله شناخت مورد توجه قرار گرفته است.

درباور شهيد مطهرى(ره) بايد ها و نبايدهاى رفتارى در مكتب هاى الهى و بشرى، تكيه بر نوع جهان بينى و نگرش آنها به هستى دارد. بنابراين اختلاف هاى بنيادى مكتب هاى الهى و بشرى، ريشه در اختلاف جهان بينى آنان دارد و يكى از عوامل تفاوت جهان بينى ها، يكسان نبودن شيوه شناخت آنان است.

براين اساس، استاد دريافته بود كه:

(مسأله شناخت امروز اهميت فوق العاده اى پيدا كرده است و كمتر مسأله اى به اندازه مسأله شناخت، امروز مهم شناخته مى شود ) (4)


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری