• لیست فهرست خالی می باشد
/90

انديشه، سال دوازدهم، شمارهي دوم، خرداد و تير1385، ص31

 

    نامیدهاند. در واقع همهی تعریفهای عرضه شده به گونهای دلبخواهی بوده، و ابزارهایی هستند كه میتوان به گونههای مختلفی آنها را به كار گرفت. در هر تعریف، مشابهتها و تفاوتها مورد اشاره قرار گرفته و یك جنبه بیش از بقیه جوانب مورد تأكید واقع میشود. (همتی، 1379 ، 20) در اینجا به برخی از تعاریفی كه ویلیام آلستون در مقالهای تحت عنوان «دین» آورده است، اشاره میكنیم: (آلستون، 1376 ، 19-20)

 

 

1 ) دین، اعتقاد به خدایی سرمدی است؛ یعنی اعتقاد به این كه حكمت و ارادهی الهی بر جهان حكم میراند [خدایی] كه با بشر دارای مناسبات اخلاقی است. (جیمز مارتینو)

2 ) دین تصدیق این مطلب است كه تمام اشیاء تجلیات قادری هستند كه فراتر از شناخت ماست. (هربرت اسپنسر)

3 ) تلاشی است برای نشان دادن واقعیت كامل خیر از طریق تمام جنبههای وجودی انسان. (برادلی)

4 ) دین اخلاقیاتی است كه به كمك احساسات، تعالی یافته، برانگیخته شده و فروزان گشته است. (ماتیو آرنولد)

5 ) دین شور و احساسی است كه بر ایمان به سازواری میان ما و جهان در كل تكیه دارد. (ام. ئی. مك تاگارت)

6 ) دین یك فرد عبارت است از بروز تلقی نهایی وی از جهان، و حاصل جمع معنا و مفاد بصیرت كامل وی نسبت به امور. (ادوارد كایرد)

استاد مطهری به مباحثی چون علم و دین، منشأ دین و آزادی، دین و اخلاق پرداخته است، كه لازمهی طرح این مباحث آن است كه از قبل تعریفی از دین ارائه شود. اخذ هر موضعی در بیان نسبت دین با امور دیگر منوط به تصور معین از دین خواهد بود. بنابر این، فهم دینشناسی استاد محتاج فهم دقیق تصور ایشان از چیستی دین است. (فرامرز قراملكی، 1381 ، 117) البته استاد تعریف دین را به عنوان موضوعی مستقل مورد بحث و بررسی قرار ندادهاند و تنها در برخی موارد به آن اشاره كردهاند.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری