• لیست فهرست خالی می باشد
/90

پژوهش هاي قرآني، شماره 17و 18، ص177

 

حرکات و سکنات او تحت تأثیر کشش هاى درونى حیوانى او صورت مى گیرد. تدبیر، مقاومت و عصیان هستند که پس از تربیت و رشد جنبه انسانى اش به ظهور مى رسند و از آنجا که این رشد و تربیت، نوعى تمرین مقاومت در برابر عوامل بالفعل تحریکى است، فرایند دشوار و سختى است و از همین رو بیشتر انسان ها کمتر از آن متأثر مى شوند و در نتیجه در همان حالت حیوانى باقى مى مانند. پس عقل و اراده به رغم نقش مهم و متعالى آن در بیشتر انسان ها تحت تأثیر خواسته ها و کشش هاى حیوانى قرار مى گیرد و نمى تواند آن چنان که باید ایفاى نقش کند.

 

تأثیرهاى دین در زندگى اجتماعى

 

از آنچه گذشت مى توان نتیجه گرفت که هرگونه رویکرد متعالى و تکاملى انسان ها از قبیل زیست اجتماعى، آن گاه که در سطح عموم پدید مى آید و اکثریت انسان ها یا همه آنان بدان متمایل اند، نیازمند عامل یا عوامل دیگرى فراتر از عقل و اراده انسان است و از همین جاست که پاى دین و وحى در میان مى آید. شهید مطهرى از سه جهت، دین را در زندگى اجتماعى مؤثر مى داند که اینک به توضیح آن مى پردازیم.۱

 

۱. دین و پیدایش جامعه

 

مطهرى زندگى اجتماعى و تشکیل جامعه انسانى را یک امر فطرى مى داند و این همان نظریه فطرت است که پیش از ایشان علامه طباطبایى در المیزان ذیل آیه ۲۱۳ سوره بقره: (کان الناس امّه واحده فبعث اللّه النبیّین مبشّرین و منذرین) مطرح کرده اند و مطهرى نیز با استناد به آیات چندى از قرآن کریم از قبیل: (یا ایّها الناس انّا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا) (حجرات/۱۳) و (و هو الذى خلق من الماء بشراً فجعله نسباً و صهراً) (فرقان/۵۴) و (أهم یقسمون رحمه ربّک نحن قسمنا بینهم معیشتهم فى الحیوه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتّخذ بعضهم بعضاً سخریاً) (زخرف/۳۲) همین نظریه را به گونه اى تأیید مى کند.۲

بر مبناى این دیدگاه، دو عامل در تکوّن جامعه انسانى نقش دارد; یکى فطرت و دیگر دین که هم اینک به توضیح آن خواهیم پرداخت. براى فهم بهتر این نظریه لازم است به نظریه دیگرى که شباهت زیادى با نظریه فطرت دارد، اما در واقع از یکدیگر متمایزند اشاره شود و آن نظریه طبیعى بودن زندگى اجتماعى است.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری