/90

 

اساسا اخلاق چیست؟ كار اخلاقی چیست؟ معیار فعل اخلاقی چیست؟ ریشه ارزش اخلاقی چیست؟ مفاهیم اخلاقی چه نوع مفاهیمی است؟ مبادی فعل اخلاقی كدام است؟ آیا فعل اخلاقی غایتمند است؟ اخلاق مطلق است یا نسبی؟ رابطه اخلاق و اعتقاد چیست؟ رابطه اخلاق و دین چگونه است؟ و... بر این اساس می توان گفت فلسفه اخلاق بررسی عقلانی و تحلیلی در باب مفاهیم و تعابیر و معیارها و افعال و ... اخلاقی است.

1ـ3ـ3ـ كاربرد فلسفه اخلاق

الف ـ فلسفه اخلاق سبب روشن شدن زوایای متعدد اخلاق از قبیل چیستی فعل اخلاقی، معیار ارزش اخلاقی و ... می گردد. بر این اساس متولیان تربیت اخلاقی در جامعه، مسیر، جهت، روشها و امكانات مورد نیاز برای تربیت اخلاقی را متناسب با یافته های فلسفه اخلاق در نظر گرفته و فراهم می كنند. برای مثال اگر كسی اخلاق را از مقوله محبت یا علم و یا ... بداند قطعا حكم به تلاش برای برقراری محبت در دلها یا افزایش تعلیم، علم و یا... در جامعه خواهد داد. پس جهت، مسیر و ... استقرار اخلاق در جامعه، مبتنی بر موضعگیری خاص ما در فلسفه اخلاق است.

ب ـ مباحث فلسفه اخلاق كه در آن به بررسی نظریات و مكاتب مختلف پرداخته می شود سبب آشكار شدن و وضوح یافتن و شناسایی درست مكتب اخلاقی اسلام خواهد شد و زوایای آن را هرچه بیشتر معلوم خواهد ساخت.(9)

1ـ 3ـ 4ـ جایگاه فلسفه اخلاق در تقسیم بندی علوم

الف ـ تقسیم علوم از جهت غایت و هدف: علوم از جهت غایت و هدف، به علوم نظری و عملی تقسیم می شود. در علوم نظری، غایت كشف حقایق عینی و روابط عینی اشیاست و اساسا در این علوم هدف، به دست آوردن رأی و اندیشه است. در این علوم انسان به صورت نسخه ای علمی از جهان عینی می شود. توجه نفس به حقایق در این علوم اساسا و اولاً و بالذات برای كمال عقلانی است و آثار و فواید عملی آنها تبعی و فرعی است. مانند فلسفه، فیزیك، شیمی و... در علوم عملی هدف از آگاهی عمدتا برای عمل است مانند سیاست و...(10)

ب ـ تقسیم علوم از جهت نوع ادراكات بشری: علوم از جهت ماهیت ادراكات بشری، به دو دسته تقسیم می شود: علوم حقیقی و علوم اعتباری. علوم حقیقی علومی هستند كه متعلق آنها ادراكات خبری یا قضایای خبری است (است ها و هست ها و نیست ها) مانند اینكه جسم متناهی است، فلزات در اثر حرارت منبسط می شوند و...

علوم اعتباری علومی هستند كه متعلق آنها ادراكات حاوی باید و نباید یا تعابیر انشایی است. مانند راستی لازم و واجب است. تفاوت این دو دسته از علوم در متعلق آن علوم می باشد كه یكی مربوط به ادراكات اخباری است و دیگری انشایی. اشتراك این علوم در این است كه قضایای این علوم اخباری است نه انشایی. چرا كه در هر دو دسته از علوم حقیقی و اعتباری، ما در صدد خبر از ادراكات اخباری و انشایی می باشیم. به بیان دیگر، در این علوم از اخبار نفس و انشایات و اعتبارات نفس، خبر می دهیم. برای مثال، نفس با حكم اعتباری خویش حكم می كند به بایستی راستی و نبایستی دروغ. وقتی كه این حكم نفس در سطح علوم عملی مطرح شود به این صورت درمی آید كه: «راستی لازم و واجب است» و «دروغ ممنوع است». این تعابیر در علوم عملی خبر از اعتبار نفس است، پس علوم اعتباری، علم به انشایات و اعتبارات نفس آدمی است.(11)

در تقسیم بندی اول از آنجا كه هدف اولیه آن شناخت بنیادهای اخلاق و عناصر اساسی اخلاق، اعم از عناصر معرفتی یا روان شناختی و... می باشد، فلسفه اخلاق در دسته اول قرار می گیرد و جزء علوم نظری است. در تقسیم بندی دوم نیز چون فلسفه اخلاق عهده دار بحث درباره بنیادهای اخلاق و مباحث اساسی مربوط به آن است و درباره بود و نبود و اوصاف عینی آنها بحث می كند، در زمره معلومات و ادراكات خبری است. مانند اینكه «ارزشها مطلق هستند»، «مفاهیم اخلاقی اعتباری است» و ... ازاین رو فلسفه اخلاق جزء علوم حقیقی خواهد بود.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری