• لیست فهرست خالی می باشد
/90

پيام جاويدان، سال اول، شمارهي دوم، ص85

 

چکیده:

بعضی از سورههای قرآن با حروف مقطعّه آغاز میشود.برخی از قرآنپژوهان این حروف از فاقد معنا دانسته،به عنوان رمز مابین خدا و رسولش قلمداد میکنند،و گروهی این حروف را معنادار فرض کرده و نظرات عدیدهای درباره مفاد و معنای آنها ارائه کردهاند.

استاد مطهری با اعتقاد به عدم قطعیت فرضیههای ارائه شده در این باب و پذیرش متشابه بودن حروف مقطّعه،به بعضی از دیدگاههای پیشینیان توجه بیشتری مبذول داشته و در نهایت،فرضیه خویش را به عنوان یک احتمال مطرح نموده و آن احتمال این است که خداوند با این حروف،نحوهء شروع کار خویش را بیان کرده و قول و اندیشه را بر ماده و طبیعت مقدم داشته است.

کلید واژهها

تفسیر قرآن-حروف مقطّعه-استاد مطهری

مقدمه

خدا خواست با بشر سخن گوید و بخشی ازحقایق هر دو جهان را با وی بازگوید.جامه الفاظ برگرفت و بر تن معانی کرد.به الفاظی فصیح و شیوهای بلیغ چراغ هدایت برفروخت ومسیر سعادت بازگشود.به قوّت تشبیه از ذات اقدس خویش سخن گفت و به قدرت تمثیل از جهان دیگر خبر داد.واقع امر اقوام درگذشته،در پیش دید حاضران گذاشت،و داستان رسولان پیش فرستاده در معرض تماشا نهاد.صحنههایی بدیع وعبرتآموز از آفاق و انفس به تصویر کشید و جلوههایی زیبا و دلنشین از آن جهان ترسیم نمود.نظم وچینش الفاظ را چنان پرداخت که ترنم موسیقی آن از خلال آهنگ صوت قاریان،بر جان نشیند و روح را بنوازد.

سخن به ظاهر آراست تا عوام بهره گیرند و معانی در باطن نهاد تا خواص به حیرت آیند.راسخان را اجازت فرمود تا از ظاهر الفاظ گذر کنند و به باطن معنا سفر کنند. مردمان را فرمود تا بیدلیل در پی تاویل نروند و بیجهت در وادی متشابهات گام ننهند.

همه را دعوت کرد تا اگر توانند به مانند این قرآن،نه!به مثل سورهای از آن عرضه کنند و اگر سودای آن ندارند باور کنند که این کتابجملگی حقّ است و از جانبحق فرو آمده است.خدا قرآن را این چنین نازل کرد.سپس همگان را فراخواند که در کلامش تامّل کنند تا مگر ذرهای اختلاف بینند و به توبیخ ندا داد که چرا در قرآن تدبّر نمیکنند،مگر به دلهاشان، مهر نهادهاند؟! آنان که به تامّل سر بر آستان قرآن نهاده،فهم کلام حق را تمنّا نمودهاند،به قدر تلاشی که کردهاند و خلوصی که داشتهاند، لطائفی از این کتاب بیبدیل عرضه کردهاند.

استاد مطهری رویکردی دارد به قرآن که ساده است و دلپذیر.او بر این باور است که این کتاب روشنگر است و قابل درک.آیاتش همه نور است و هدایت و چون سخن از غیبت میگوید به ناچار با عباراتی بیان میکند که بشر برای موضوعات مادی به کار میبرد.لیکن برای جلوگیری از کژ فهمی در جای دیگر تذکّر میدهد.

در میان مباحث تفسیری به جا مانده از استاد مطهری، موضوع حروف مقطّعه و شرح و بسط فرضیّات مختلف در این زمینه،بهانهای شد برای نگارش این تحقیق مختصر که در آن پس از طرح مسئله و یاد کرد آراء گوناگون،دیدگاه استاد در این عرصه بررسی گشته است.

حروف مقطعه در قرآن

سورههایی از قرآن با یک یا چند حرف از حروف الفبا، موسوم به حروف مقطعه آغاز شدهاند که به وقت قرائت لازم است جداجدا خوانده شوند.از این حروف با نامهای دیگری همچون فواتح سور،حروف تهجّی،اوائل سور و حروف افتتاحیّه یاد شده است و غالبا در آغاز سورههای مکی واقع شدهاند. شرح و تفسیر این حروف از گذشته تا حال،مجال گسترده آراء و نظراتی است که در پارهای از اوقات به افراط کشیده شده است.از این رو برخی از قرآن پژوهان،بحث از فواتح سور را مبحثی بسیار پیچیده و غامض معرفی میکنند.1

بی معنا بودن حروف مقطعه

گروهی از دانشمندان حروف مقطّعه را در ظاهر بیمعنا دانسته،در زمره متشابهات محسوب نمینمایند که انسان خاکی راهی به سوی شناخت آنها ندارد و علم بدانها در انحصار خداوند متعال است.از منظر این گروه کمال خضوع و تسلیم در پیشگاه قرآن،اقتضاء میکند که بیپرسش به این حروف ایمان داشت و از تکلّف در بحث اجتناب نمود.

اینان تفسیر این حروف را برنمیتابند و به دامن تأویل چنگ نمیزنند.گویی پروردگار به قصد آزمودن بندگان، دیباچه سورههایی از کتابش را مزیّن به این حروف نموده است تا معلوم شود،کدامین کس بیتامل و از سر تسلیم


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری