/90

علوم سياسي، سال چهارم، شماره ي چهادهم، تابستان 80، ص199

 

فیلسوفان از اتحادى بودن تركیب اجزاى آنان سخن گفتهاند. در برخى تركیبات دیگر بهرغم وحدت و اتحادى كه بین اجزا حاصل مىشود، مىتوان حوزهاى از استقلال را براى اجزا تصور كرد، مانند انسان كه از نفس و بدن تركیب شده موجود حقیقى واحدى است. بدن او قبل از آنكه صورت نفسانى را پیدا كند، مراحلى از كمال را طى مىكند و پس از دریافت كمال نفسانى، بدن كه جزء مادى وجود انسان است در ذیل سرپرستى و تدبیر نفس یعنى جزء صورى قرار گرفته و با وحدت آن، وحدت مىیابد و با تحولات و تطورات آن دگرگون مىگردد.

 

كسانى كه براى جامعه وجودى را غیر از وجود اجزاى آن پذیرفتهاند و به تركیب حقیقى جامعه نظر دادهاند، وجود جامعه را نمىتوانند از نوع مركباتى بدانند كه اجزاى آن جز در ظرف ذهن از یكدیگر امتیاز پیدا نمىكنند، بلكه آنان به امتیاز و تركیب خارجى نظر مىدهند، زیرا وجود خارجى افراد، بلكه حضور آنان قبل از اجتماع امرى است كه به كمك حس و تجربه شناخته مىشود و مجالى براى انكار آن نیست. وجود خارجى افراد كه عنصر مادى جامعه هستند، چندان واضح و آشكار است كه در آن تردیدى نمىتوان كرد و اگر شك و تردیدى باشد، در حضور جزء صورى و امرى است كه از طریق تركیب آن با افراد، ماهیت و حقیقت نوعى جدیدى به نام جامعه تشكیل مىشود.

 

نظریه سومى كه شهید مطهرى از آن درباره وجود جامعه یاد مىكند، قول به تركیب حقیقى و در عین حال خارجى جامعه است، بهگونهاى كه افراد انسان پس از كنشهاى متقابل و فعل و انفعالاتى كه در رفتار و اعمال آنان ایجاد مىشود، استعداد پذیرش صورت جدیدى را پیدا مىكنند و پس از اتحاد با آن صورت، وجود جدیدى كه حاصل آن، تركیبى حقیقى بهنام جامعه است متولد مىشود. آن صورت جدید، گرچه در اجسام و ابعاد جسمانى افراد اثر مىگذارد، ولیكن مانند صور عنصرى معدنى و یا نباتى در افق جسم و بدن با ماده قبلى پیوند و اتحاد پیدا نمىكند، بلكه در افق جان و روح افراد با آنان متحد مىشود.

 

شهید مطهرى درباره تركیب افراد با صورت جدیدى كه جامعه را مىسازد مىنویسد:

 

همچنان كه عناصر مادى در اثر و تأثیر و تأثّر با یكدیگر زمینه پیدایش یك پدیده جدید را فراهم مىنمایند و به اصطلاح فلاسفه، اجزاى ماده پس از فعل و انفعال و كسر و انكسار در یكدیگر و از یكدیگر، استعداد صورت جدیدى مىیابند و به این ترتیب مركب جدیدى حادث مىشود و اجزا با هویتى تازه به هستى خود ادامه مىدهند، افراد انسان كه هركدام با سرمایهاى فطرى و سرمایه اكتسابى از طبیعت وارد زندگى اجتماعى مىشوند، روحاً در یكدیگر ادغام مىشوند و هویت روحى جدیدى ـ كه از آن به روح جمعى تعبیر مىشود ـ


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری