قبسات / سال نهم/ زمستان 1382 و بهار 1383/ ص:296
نياز الاهيات به معرفتهاي مربوط به طبيعت
خداوند در قرآن ميفرمايد:
أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» (عنكبوت (29): 19و20).
آيا نديدهاند كه خداوند، چگونه آفرينش را پديد آورد؛ سپس باز ميگرداند؟ همانا آن بر خدا آسان است. اي پيامبر! به ايشان بگو در زمين سير كنيد، پس نظر افكنيد ]=تأمّل كنيد[ كه چگونه آفرينش را آغاز كرده است سپس پيدايي واپسين را آغاز ميكند. همانا خداوند هميشه بر هر امري قادر است).
آن چه از آيه مذكور روشن ميشود، اين است كه نديدن كيفيت آغاز آفرينش از سوي انسان ماية تعجب است، و همچنين به نظر انداختن به كيفيت شروع خلق امر شده است (بايد به عبارات «سيروا» «فانظروا» به جاي «يروا»، «كيف» «بدأ الخلق» بيشتر توجّه شود). از اين جا معلوم ميشود كه تأمّل كردن در مسألة خلقت (پيدايي هستي) و تحليل فلسفي و عقلي آن وابسته به مشاهده و تجربة علمي پديدة خلقت است كه روزانه هزار بار اتّفاق ميافتد؛ يعني مرحلة اوّل، ديدن كيفيت خلقت، سپس تأمّل و تحليل دربارة آن است.
با گذر از وادي اين حقيقت، به افق گشاييهايي ميرسيم كه اين پژوهش به عالم فلسفه عطابخشي ميكند:
افقهاي فلسفي
اين پژوهش، راه را براي حلّ و فصل بسياري از مسائل پيچيدة فلسفي هموار ميسازد. افزون بر اين، درساية بررسيهاي لازم در اين موضوع، برخي از مسائل مطرح شده در فلسفة اسلامي رنگ و قالب (محتواي) ديگري به خود ميگيرد. از جملة مباحثي كه تحت تأثير رهيافتهاي معرفتي مسألة انرژي قرار گرفته و تحوّلي اساسي در آنها صورت ميگيرد، فهرستوار عبارتند از:
1. جواهر پنجگانه و اجناس عاليه: اجناس عاليه و جواهر، از لحاظِ تعداد، ترتيب، و چگونگي بحث از آنها متحوّل خواهد شد؛ براي مثال، چنانكه از علّامه طباطبايي نقل شد، در صورت به اثبات رسيدن انرژي به صورت حقيقتي مغاير با مادّه، ترتيب و تعدادِ جواهر تغيير يافته و بايد