/90

 

در اين قسمت بهجاست پنج سخنراني آيتالـله خميني كه در آنها از سه موضوع مذكور ياد كرده، آورده شود:

 

9 آبان 1357، پاريس، نوفللوشاتو، ضرورت حفظ وحدت و اجتناب از اختلاف ـ

 

يك سنخ ديگر اين است كه قبل از ماه مبارك و قبل از ماه محرم ـكه دو ماه است كه اجتماعات مسلمين هستـ در ماه رمضان [كه] ماه اجتماعات است [در] مساجد كه اين مردم توجه دارند به اين اجتماعات، ماه محرم هم [كه] در ايران وقت اجتماعات است. اين را ديگر دولتهاي خودمان آنها هم كمك ميكنند همه با هم دولتهاي خودمان ـ ‌‌‌شما حالا بعدها هم امتحان كنيدـ در اين دو موسم قبل از اين كه دو موسم بيايد يك چيزي توي كار ميآورند ما ديديم كه دو سال و سه سال ـحالا هم تتمهاش هستـ ‌ [1:] كتابِ "شهيد جاويد"؛ چه بساطي درست كردند براي كتابِ "شهيد جاويد"! با هم اختلافات اهل منبر و اهل محراب و اهل بازار و اهل كذا. يكي از آن طرف كشيد و يكي از آن طرف كشيد و يك ماه مبارك، يك ماه محرم و ساير ايام خودشان را صرف كردند و "قوا را هدر بردند". اعليحضرت با كمال آرامش اموال اين ملت را خورد و سلطهي خودش را تحكيم كرد بر آنها، آقايان هم همه متحفِّظاند كه كجايِ كتابِ "شهيد جاويد" چي چي نوشته، كجايش چي چي نوشته. مقصودش اين است، مقصودش آن است! دعوا كردند سر اين مطلب و اختلافات؛ و منبرهايي كه بايد صرف اين بشود كه اين سدي كه سد اسلام، براي پيشرفت اسلام، براي پيشرفت مملكت است بشكند، اين سد محمدرضاشاهي را بشكند "همهي قوا" صرف كتابِ "شهيد جاويد" شد و اختلافات سر كتابِ "شهيد جاويد"! هدر دادند "قواي" خودشان را چند سال. الان هم دنبالهاش هست. [2:] بعد از آن دوباره يك چيزي را آوردند: "مرحوم شمسآبادي"؛ ‌‌خدا رحمتش كند. رفتند مثلاً يا كشتندش يا كشته شد. يك بساطي هم آن طور بود يك سال هم مردم را معطل اين كردند كه: "آن آقاي شمسآبادي را كي كشته، كي نكشته؟" دعوا سر يك همچو مسألهاي كردند و اين بينقشه نيست. شما خيال نكنيد كه همين طوري واقع شده، يك كسي را كشته و يك كسي هم چه كرده. خير! اين يك نقشهاي است كه روي اين نقشه حساب شده. آن وقتي كه شما ميخواهيد اجتماع با هم پيدا كنيد و آنها ميترسند كه مبادا در اين اجتماعات چه بشود. يك همچو مطلبي را پيش ميآورند [3:] يك قدري كهنه ميشود يك چيز ديگر پيش ميآورند: "علي شريعتي"؛ چه قدر "قواي" ما را، "قواي" اسلامي را تحليل بردند و همه را به هم متوجه كردند و همهي قدرتها را كوبيدند براي اختلاف بين اين اهل منبر، داد و قال و اهل محراب چه و دانشگاهي چه و دانشكدهاي چه!

 

الان هم اين اختلافات است. همين اختلافات سبب شده كه دشمنهاي اصيل شما با دل راحت بخوابند و بگويند: الحمدلـله خودشان به جان خودشان افتادهاند و دارند به سر خودشان ميزنند!26

 

29 فروردين 1358، قم، ضرورت ابقاي كميتهها و تصفيهي آنهاـ

 

من پيشتر گفته بودم ـزمان طاغوتـ [...] قبل از ماه مبارك يك غائله درست ميكردند! غائلهي مثلاً "شهيد جاويد"[...] همچو كه اين طرف [رو به] سردي ميرفت و ماه محرم مثلاً نزديك ميشد، مسئله "شمسآبادي" را پيش ميآوردند![...] وقتي كه اين سرد ميشد، نزديك ميشد مثلاً يا ماه رمضان يا... ميشد قضيهي "دكتر شريعتي" را پيش ميكشيدند از آن ور، ياالـله، شروع ميكردند تبليغات بر له او، از آن ور شروع ميكردند تبليغات عليه او. تمام "قوا" صرف ميشد سر اين و الان هم مشغولاند. الان هم آنهايي كه ميخواهند نگذارند كه اين مسايل ايران روي مصالح مسلمين [درست] بشود، حالا هم اين مسايل هست. وقتي اين هم سرد شد يك مسئله ديگر.27

 

31 ارديبهشت 1358، قم، ريشههاي انقلاب ايران و مسؤوليت سنگين دانشگاه و حوزه و شگردهاي ساواك ـ

 

چنان چه در رژيم سابق همين مسايل بود[...] قبل از ماه محرم هم همين كار را ميكردند. يك مسئله فرعي را پيش ميآوردند كه ما از مسايل اصلي غفلت كنيم. قبل از ماه رمضان ميگفتند: "شهيد جاويد"[...] يك قدري كه اين سست


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری