/90

فصلنامه علمی ـ پژوهشی انقلاب اسلامي، شماره 18، پاییز 88،ص34

 

مقدمه

با وقوع هر انقلابي، نخستين پرسشي که به ذهن تبادر ميکند آنست که آيا انقلابها پايدار خواهند ماند؟. فرجام هر انقلابي چيست و سرنوشت تحولات پس از آن، چگونه رقم خواهد خورد؟. چه عوامل و عناصري زمينة بقا و استمرار و يا به عکس، زمينة تزلزل و ضعف انقلاب را به دنبال خواهد داشت؟. تاريخ، شاهد وقوع انقلابهاي متعددي بوده که نتوانستهاند در برابر آسيبها و چالشهاي داخلي و خارجي پايدار بمانند و يا در برابر اصول و آرمانهاي خود، مقاومت و استقامت کنند. با اين حال، پس از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357 به رهبري بزرگ مرد تاريخ، حضرت امام خميني& و حضور و حمايت چشمگير مردم متدين ايران، اين سؤال به ذهن ميرسيد که آيندة انقلاباسلامي چگونه خواهد بود؟. آيا اين انقلاب به اهداف و آرمانهاي اسلامي خود خواهد رسيد؟. آيا در مقابل طوفان سهمگين دشمنان داخلي و خارجي و انديشههاي متضاد، توان مقاومت و ايستادگي دارد؟ و در نهايت، براي ماندن و تحقق آرمانهاي خود، چه برنامهها، روشها و اعمالي را ميبايست در دستور کار قرار دهد؟.

انقلاب اسلامي در ايران، فصل جديدي از هويت فرهنگي و تاريخي اين سرزمين را رقم زد و طليعه تمدني تازه را نويد داد که بر ارزشها و آرمانهاي قدسي دين اسلام استوار است. انقلاب اسلامي در يک نگاه تحليلي ـ تاريخي، فراتر از يک پديده اجتماعي يا واقعة تاريخي صرف است؛ زيرا شرايط و علل وقوع و استمرار آن، در بردارندة عناصري است که توان و استعداد ايجاد دگرگونيهاي جدي و بنيادي را در زندگي انسان معاصر دارا است و به همين سبب، ميبايست آن را پديدهاي تاريخساز و تحولآفرين در جهان معاصر قلمداد کرد که با نگاه خدامحور و با تکيه بر آموزههاي دين اسلام و در چارچوب کلي نبرد حق عليه باطل، مسير رو به رشد خود را ميپيمايد.

براي تبيين بهتر اهداف اين پژوهش، اشاره به نکاتي چند، ضروري به نظر ميرسد:

الف) انتخاب مفهوم «آينده انقلاب اسلامي» با توجه به متن پرسش و پاسخي است که


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری